گزارش و نقد کتاب «مهمانان خدا»: زیارت و سیاست در جهان اسلام

Guests of God: Pilgrimage and Politics in the Islamic World; Robert R. Bianchi; Oxford University Press; 2004

نویسنده گزارش: محمد یوسفلویی

یکی از مهم‌ترین آئین‌های زیارتی دینی که از ۱۴ قرن پیش (بلکه بسیارقبل‌تر و پیش از ظهور اسلام) تا کنون، به‌طور منظم برگزار می‌شود، آئین «حج» مسلمانان است. در این کتاب حج به‌عنوان یک سفر زیارتی انتخاب شده است و ارتباط آن با «سیاست» و تأثیر و تأثراتی که این دو بر هم دارند بررسی شده است.

در مقدمه کتاب توضیحی بیان شده است از موضوع حج و ارتباط آن با سیاست. ارتباط حج با سیاست ممکن است چهره‌های مختلفی داشته باشد. اما آنچه واضح است آن است که ترکیب این دو آنچنان گسترده و قوی است که دیگر حج تنها یک زیارت عبادی فردی نیست و به یک کنگره سالانه درباره اسلام و مسلمانان تبدیل شده است. همچنین این زیارت اسلامی همیشه حواشی مختلفی داشته و مشارکت‌کنندگان در آن همیشه از دسته‌ها و شاخه‌های گوناگون قومی، فرهنگی، زبانی، جغرافیایی و مذهبی مختلفی بوده‌اند اما اکنون در حجِ مدرن، هم این حج سیاسی‌تر از قبل شده است و هم وجوه اقتصادی عجیبی پیدا کرده است.

مثلاً یکی از وجوه سیاسی آن این است که دولت‌ها تلاش دارند قرائت خود از دین را غالب کرده یا تبلیغ کنند؛ مورد دیگر این است که بسیاری از دولتمردان یا افرادی که قصد ورود به مجلس را دارند با فریفتن رأی‌دهندگان یا تطمیع آن‌ها سعی در جلب آرای مؤمنان دارند؛ مورد دیگر این است که حج به یک فرصت پولساز برای بسیاری از شرکت‌ها و مؤسساتی شده است که خدمات یا کالای مربوط به آن را عرضه می‌کنند، درست مانند صنعت گردشگری؛ بحث تقدس حج نیز باعث شده است بسیاری از اهالی سیاست برای جلب توجه یا اعتماد دیگران، خود را به‌نحوی با آن مرتبط کنند یا قول ارائه خدمات ویژه به حجاج بدهند. این پدیده‌ها آنچنان گستردگی و عمومیت دارند که می‌توان آن‌ها را هم در کشورهای آفریقایی مانند نیجریه دید، هم در پاکستان و هم در شرق آسیا و مناطق مسلمان‌نشینی همچون اندونزی.

شاید بخش مهم و بسیار اثرگذار سیاسی حج رقابت‌های سیاسی حاکمان کشورهای اسلامی با همدیگر باشد. مثلاً عربستان سعودی تلاش دارد با استفاده از فرصت حج و امتیازاتی که می‌تواند از طریق آن بدهد، رقبای سیاسی را تضعیف کرده و متحدان بیشتری برای خویش دست‌وپا کند. یک مورد آشکارِ آن، موفقیت عربستان در خنثی کردن تلاش ایران برای سلب مسئولت از عربستان سعودی در مدیریت حج و واگذارکردن آن به شورایی متشکل از کشورهای اسلامی بود. در این رقابت، بسیاری از کشورهای اسلامی از حق حاکمیت و مسئولیت خویش در اداره مراسم حج صرف‌نظر کردند اما در عوض، خواستار آن شدند که بتوانند در این مراسم سهم و جایگاهی داشته باشند و صدایی منفرد و خاموش نباشند. اینگونه رقابت‌های سیاسی عرصه سیاست‌ورزی بین‌المللی عمیقی است که شاید در نظر اول هیچ ارتباطی با یک مراسم معنوی برای خالص‌سازی پیروان یک دین از گناهان و ناپاکی‌ها نداشته باشد.

در کنار این موارد، همیشه هم بحث‌هایی مرتبط با سیاست و حج مطرح می‌شود، مثلاً اینکه آیا دولت مجاز است از بودجه عمومی برای خدمات زیارتی حجاج هزینه کند یا نه همیشه یک بحث زنده است و در کشورهای اسلامی بین مردم رواج دارد. گاهی اوقات حتی برخی مسلمانان مؤمن نیز مخالف کمک‌های دولتی هستند و گاهی نیز بلعکس، اینگونه اقدامات را از وظایف دولت و حکومت می‌دانند. این دیدگاه دوم، به‌ویژه در کشورهایی رایج است که اکثریت آنان را مسلمانان معتقد تشکیل داده‌اند.

 

فصل اول: حج چیست و هرکس چطور آن را به جا می‌آورد؟

در این فصل ابتدا مناسک حج توضیح داده می‌شود تا خوانندگانی که با آن آشنایی ندارند بتوانند آن را تا حدودی درک کنند. نکته جالب این است که برای توضیح هر مرحله، از نقشه و شکل‌هایی استفاده شده است که درک موضوع را بسیار ساده‌تر می‌کند.

در ادامه درباره سرمایه‌گذاری‌ها و تلاش‌های عربستان سعودی برای بهبود وضعیت میزبانی از حجاج صحبت می‌شود و نیز به موضوع مرگ حجاج به خاطر حوادث گوناگون اشاره می‌شود. همچنین تعدادی از سیاست‌های کاهش جمعیت حجاج و وضع محدودیت‌های مربوط به آن تشریح می‌شود.

ادامه فصل به روایت نویسنده از سفر خود از ایالات متحده آمریکا به حج است و اتفاقاتی که در آن رخ داده است. در این بخش، به روایت‌هایی پرداخته می‌شود که نشان می‌دهد چطور حجاج در سفر حج از وابستگی‌های قومی و جغرافیایی جدا می‌شوند و خود را به‌عنوان عضوی از جامعه بزرگ اسلامی تعریف می‌کنند. البته واضح است که این برداشت کلیت و عمومیت ندارد. همچنین به برخی چالش‌های این گردهمایی چندملیتی و چندفرهنگی و مواجهه حجاج با یکدیگر اشاره می‌شود.

 

فصل دوم: معنای حج چیست؟

در این فصل نویسنده به بررسی معنای حج می‌پردازد اما پیش و بیش از آنکه به تفسیر و دیدگاه خود اشاره کند، می‌خواهد نشان دهد چه دیدگاه‌هایی درباره معنانگاری حج وجود دارد و این دیدگاه‌ها از کجا آمده است.

مثلاً، نویسنده به‌خوبی اشاره می‌کند این رویکرد که از مسلمانان دعوت می‌شود که دیدگاه خود درباره حج را بیان کنند یک رویکرد مدرن است. این رویکرد مدرن است که تلاش دارد دانش دینی را دموکراتیزه کند و برای خوانش شخصی هرکس بر مبنای تجربه او ارزش معرفتی قائل باشد. و نیز همین دیدگاه مدرن است که دیدگاه‌های سنتی از حج را به‌همراه دیدگاه‌های تفسیری عرفانی و فلسفی وارد علوم انسانی و اجتماعی کرده و به‌عنوان نمونه باعث شده است برخی نویسندگان از کارکردهای سیاسی و اجتماعی حج سخن بگویند.

نگارنده معتقد است سه نویسنده‌ای که توانسته‌اند تفاسیر مؤثری از حج به‌عنوان یک حرکت اجتماعی و سیاسی اصلاحگرانه ارائه کنند این افراد هستند: اقبال لاهوری از هندوستان، علی شریعتی از ایران و محمد آرکون از الجزایر. او در ادامه، به‌تفصیل درباره آرای این سه تن و تشابهات تفاسیر آن‌ها قلم می‌زند.

 

فصل سوم: زیارت و قدرت

به باور نویسنده مباحث مربوط به سیاستِ زیارت حول سه محور اساسی می‌چرخد: ۱. آیا آئین‌های زیارتی ذیل نفوذ و اقتدار قدرت‌های تثبیت‌شده تعریف می‌شوند یا می‌توان آن‌ها را جنبش‌های اجتماعی مستقلی محسوب کرد که مخالف با چنین هژمونی‌هایی است؟ ۲. آیا زیارت هویت تساوی‌خواهانه و جهانی‌ای برای زائران ترسیم می‌کند یا همچنان به استحکام باور به تمایزات ملی، قومی و وابستگی‌های اجتماعی کمک می‌کند؟ 3 . آیا مدرنیته و جهانی‌شدن باعث شده است زیارت‌ها شکل اصیل خود را از دست بدهند و از بین بروند یا قدرت و اثرگذاری آن‌ها را بیش از پیش کرده است؟ آیا مدرنیته و جهانی‌شدن آن‌ها را به یک مناسک گردشگری نیمه‌سکولار تبدیل کرده است یا کمک کرده است زیارت به فرصتی برای ابراز معنویت جهانی و فرامرزی تبدیل شود؟

در این فصل نویسنده با نقل قول از ویکتور ترنر (Victor Turner) حج را به خاطر استلزمات سیاسی فراوان و غنی‌اش، مهم‌ترین زیارت بین تمام مناسک زیارتی جهان می‌داند و در ادامه به تشریح نظریات ترنر می‌پردازد.

در این فصل، حج به عنوان زیارتی که وجهه بین‌المللی آن ویژه و منحصر به‌فرد است توصیف می‌شود و بعد به قانون ترک مخاصمه و صلح در ایام حج و نیز محوطه مسجد‌الحرام که وجهی کاملاً سیاسی از این مراسم عبادی است اشاره می‌شود و نتایج آن بیان می‌شود.  

 

فصل چهارم: پیشرفت و گسترش حج

در این فصل درباره تاریخ و روند گسترش حجاج و زائران سرزمین‌های مقدس اولیه (مکه) صحبت می‌شود. به‌طور خلاصه آنکه تا پیش از دهه 50 میلادی شمار زائرانی که هرساله از خارج از عربستان سعودی در مراسم حج شرکت می‌کردند به‌ندرت و با زحمت به 100 هزار نفر می‌رسید و اکنون این رقم کمتر از 1 میلیون نفر نمی‌شود.

در این فصل همچنین درباره نسبت بین حجاج مرد و زن صحبت می‌شود. آنچه به‌روشنی قابل درک است این است که درصد حضور زنان به‌مرور افزایش پیدا کرده است و گاهی درصد مشارکت زنان در حج در یک کشور از مردان بیشتر بوده است (مثلاً مالزی).

آنچه اطلاعات و داده‌های موجود در این فصلِ کتاب را با اینکه قدیمی هستند، مفید و قابل استفاده می‌کند این است که در توضیح و بیان آن‌ها از نمودارها و چارت‌های تصویری استفاده شده است و نیز تحلیل‌های جالبی در مورد علت کاهش یا افزایش اقبال اهالی یک منطقه جغرافیایی خاص به حج، ارائه شده است.

در ادامه هم به ارتباط بین حج و قدرت اشاره می‌شود و روش‌هایی که از طریق آن‌ها به‌طور خواسته یا ناخواسته برخی از اهالی سیاست می‌توانند از طریق حج به منافع مورد نیاز خود دست پیدا کنند یا تبعیض‌هایی اعمال کنند.

 

فصل پنجم: پاکستان: چرا حجاج ما علیه ما رأی می‌دهند؟

در این فصل با مطالعه موردیِ پاکستان در زمان حکومت «ذوالفقار علی بوتو» و پیش و پس از آن، در مورد استفاده از حج برای مقاصد سیاسی صحبت می‌شود. البته موردی که در پاکستان رخ داده است این است که باوجود تلاش‌های بوتو برای افزایش بی‌سابقه حجاج پاکستانی، هنگامی که اوضاع سیاسی علیه او بود، مذهبی‌هایی که به نظر می‌رسید باید از او حمایت کنند، هیچ کاری نکردند. حتی با اینکه «حزب مردم پاکستان» (PPP) یعنی همان حزب بوتو همچنان حامی گسترش حج است و این سیاست را همچنان ادامه می‌دهد اما حجاج از بی‌نظیر بوتو دختر ذوالفقار علی نیز حمایت درخوری نکردند.

در ادامه، به موضوع تنوع مذهبی و قومی حجاج پاکستانی اشاره می‌شود و مسئله برگزاری حج در یک فضای چندفرهنگی بررسی می‌شود و در انتها هم به نتایج اجتماعی زیارت سیاسی پرداخته می‌شود.

 

فصل ششم: مالزی؛ قلّک شکسته

در این فصل، رابطه زیارت و سیاست در کشور مالزی به‌عنوان یک کشور اسلامی مطالعه می‌شود. به بیانِ نویسنده، تاکنون هیچکدام از رهبران جهان اسلام مانند سیاست‌مداران مالزیایی تلاش نکرده‌اند که زیارت را برای کسب ثروت و قدرت به کار بگیرند. در مالزی، سازمان حج و زیارت به یک تجربه تحسین‌برانگیز بین‌المللی تبدیل شد که توانست بین یک ارزش سنتی و مذهبی از یک سو و نیز تأسیس نهادی مبتنی بر سود و سرمایه‌داری از سوی دیگر پیوند بزند.

نویسنده از یک مؤسسه مالی به نام «تابونگ حاجی» (Tabung Haji) به معنای صندوق حج نام می‌برد که محلی است برای ذخیره سرمایه مسلمانان مالزیایی که قصد داشتند از این سرمایه‌گذاری منابع مالی مورد نیاز برای انجام زیارت حج خود را به دست بیاورند. او نشان می‌دهد که این مؤسسه مالی دولتی چطور دچار سوءاستفاده و رسوایی مالی شد و از گردونه توجه بسیاری از مؤمنان مالزی خارج شد. همچنین چالش‌های دیگری که پیش روی این مؤسسه مالی به وجود آمد را نام می‌برد مانند محدودیت‌های اعمالی عربستان سعودی برای تعداد زائرانی که از هر کشور مجاز به حضور در برنامه حج هستند.

 

فصل هفتم: ترکیه؛ تلاش دیرهنگام برای مدارای مذهبی

در فصل هفتم موضوع اختلاف بین غربگرایان و اسلامگرایان پیرامون تلاش برای گسترش حج صحبت می‌شود. یکی از موضوعاتی که شهروندان ترکیه در مورد آن با هم اختلاف دارند این است که آیا کمک دولتی به موضوع حج یا حتی تلاش برای گسترش تعداد زائران و افزایش رغبت مردم به حج باعث آسیب به اصلاحات سکولار آتاتورک می‌شود یا نه.

در این فصل همچنین به چند مورد از اتفاقات برجسته در تاریخ حج و زیارت ترکیه مانند سوءمدیریت مسئولان دولتی ترکیه در ۱۹۹۰ میلادی و ضرر ۳۰ میلیون دلاری آنها در پی عدم رعایت محدودیت اعلامی عربستان سعودی اشاره می‌شود. همچنین با بررسی آمار حجاج ترکیه‌ای در سال‌های مختلف، رابطه کاهش و افزایش این آمار با سیاست‌های دولت حاکم در آن زمان و نقش دموکراسی در این تغییر را بررسی می‌کند.

 

فصل هشتم: اندونزی؛ سرزمینِ سازگاری با طبیعت و پانچاسیلا

پانچاسیلا (Pancasila) فلسفه سیاسی‌ای است که حکومت کشور اندونزی بر پایه آن بنا شده و اداره می‌شود و پنج اصل دارد که شامل این موارد است: باور به یک خدای یکتا؛ بشریتی عادل و متمدن؛ یک اندونزی واحد؛ دموکراسی به رهبری خرد نمایندگان مردم و در نهایت عدالت اجتماعی برای همه اندونزیایی‌ها. (برگرفته از ویکی‌پدیا)

نویسنده در این فصل به بررسی موضوع زیارت در اندونزی با جمعیتی انبوه و اکثریتی مسلمان می‌پردازد. ماجرای شروع زیارت حج در دهه 90 میلادی و سیاست‌ورزی‌های دولت سعودی با حاکم وقت اندونزی، «سوهارتو» (Suharto) اولین مصداق ارتباط زیارت و سیاست است که نویسنده در این فصل به آن اشاره می‌کند.

در ادامه به اقدامات سوهارتو در ارائه تفسیری خودپسندیده از پانچاسیلا اشاره می‌شود و نیز اقدامات مهم و قابل اشاره‌ای که در اندونزیِ مسلمان‌نشین در چند دهه اخیر انجام شده است و به‌نحوی با موضوع حج از طرفی و سیاست از طرف دیگر مربوط بوده است، مورد بحث قرار می‌گیرد.

 

فصل نهم: نیجریه؛ یک ملت، تحت لوای خداوند

در این فصل درباره اوضاع نیجریه بعد از تغییر حکومت در دهه ۵۰ میلادی و پس از آن سخن گفته می‌شود. یک ملت تحت لوای خداوند (One Nation, under God) جمله‌ای است برگرفته از یک سرود مذهبی-ملی که در رثای جامعه جدید نیجریه سروده شده و رهبران سیاسی کشور نیز بدان اشاره کرده‌اند.

علاوه بر مشکلات اقتصادی که در نیجریه وجود داشته و دارد و طبیعتاً دامنه آن به سیاست و امور دینی و زیارت کشیده می‌شود، اختلاف بین مسلمانان و مسیحیان یک چالش سیاسی و مذهبی در این کشور است. در این فصل با تمرکز بر موضوع زیارتِ حج برای مسلمانان و زیارت‌های دیگر برای مسیحیان، از ارتباط سیاست با زیارت در نیجریه معاصرسخن گفته می‌شود.

در بخش بعدی از این فصل درباره سیاستِ «هرکسی نباید به حج برود» صحبت می‌شود. این سیاست برای اهداف مختلفی ازجمله جلوگیری از مهاجرت دسته‌جمعی یا پیشگیری از خراب‌کردن چهره کشور در نیجریه به کار گرفته می‌شده است. در نهایت نیز چند موضوع سیاسی-زیارتی دیگر مربوط به این نقطه جغرافیایی و فرهنگی، در این فصل مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

فصل دهم: غرب تنها نیست؛ حج در سیاست‌ها و قوانین جهانی

در این فصل درباره همکاری‌های بین‌المللی کشورهای اسلامی برای حل کردن مسائل حج سخن گفته شده است و نیز از اینکه در دنیای جدید مسائل چنان پیچیده و گاهی چنان بغرنج است که جز با همکاری‌های بین‌المللی میسر نیست.

همچنین در مورد نتایج حج و الزامات حقوقی و مناقشات سیاسی که در جامعه جهانی ایجاد کرده است صحبت می‌شود. حتی برای نمونه از مناقشات بین ایران و آمریکا و تأثیراتی که بر سازماندهی و مدیریت مراسم زیارتی حج داشته است سخن به میان آمده است. در ادامه درباره نظریه‌پردازی‌های موجود درباره حقوق بین‌الملل و نقش حج در آن و نیز بار دیگر به ابعاد پیچیده حج به عنوان یک گردهمایی بزرگ برای مسلمانان اشاره‌ای شده است.