گزارش کتاب زیات اورشلیم و سرزمین مقدس
Pilgrimage to Jerusalem and the Holy Land, 1187–1291; Denys Pringle; Routledge; 2018
نویسنده گزارش: رقیه حق گویان
درباره ی نویسنده
دنیس پرینگل (Denys Pringle) باستان شناس و پژوهشگرِ بریتانیایی دوران باستان است. بیشتر شهرت او به دلیل آثارش در حوزه ی قلعه های صلیبی و کلیساهای دوران صلیبی در دوران پادشاهی اورشلیم، دولت صلیبی قرن 12 و 13 در سرزمین مقدس، است.
درباره ی کتاب
این کتاب منتخبِ ترجمه های جدید متون لاتین و فرانسه، و دو ترجمه به زبان یونانی، در مورد زیارت اورشلیم و سرزمین مقدس، بین سال های سقوط اورشلیم به دست صلاح الدین در 1184 تا از دست دادن عکه توسط مملوکیان (Mamluks) (سربازان برده ای که در زمان عباسیان گروهی نظامی تشکیل دادند و بعدها قدرت سیاسی به دست آوردند) در 1291، را معرفی می کند. بنابراین این کتاب مطالعات موجود درباره ی بازه ی زمانی اواخر دوران باستان تا پیروزی صلاح الدین را کامل می کند و بسط می دهد. چنین متونی اطلاعات فراوانی، نه تنها در مورد خود تجارتِ زیارت، بلکه درباره ی تاریخ کلیسا، مکان نگاری، معماری و وضعیت اقتصادی و سیاسی غالب در فلسطین در آن دوران نیز به دست می دهند. متون زیارتی قرن 13 پیش از این در قالب یک مجموعه مطالعه نشده اند؛ و به این دلیل که ویرایش های موجود از آنها در کتاب های نسبتا ناشناخته ی زیادی پراکنده هستند، تاریخدانان، بر خلاف علاقه ی قابل توجه شان، کمتر از آنها استفاده کرده اند. به عنوان مثال، آنها اغلب اصیل تر از متون قرن 12 هستند و روایت های دست اول از مسافران ارائه می دهند تا صرف بازنویسی متون قدیمی. من حیث المجموع، آنها تغیراتی را که پس از سقوط اورشلیم درسال1187، در دوره ی کوتاه اشغال مجدد آن توسط فرانک (Franks) (گروهی آلمانی) بین سال های 1129 تا 1244 و در بازه ی زمانی 1260 به بعد، وقتی مملوکیان به تدریج کنترل نظامی همه ی کشور را به دست گرفتند، رخ داد را مستند می کنند. به عنوان مثال، در دهه های 50 و 60، به دلیل دشواری هایی که زائران در رسیدن به خود اورشلیم داشتند، مجموعه ای از مکان های مقدس جایگزین را توسعه یافت که در عکه (مراسم) آمرزش ( indulgence) را عرضه می کردند. ماوراء اردن، جنوب فلسطین و شبه جزیره ی سینا (Sinai) که ابتدا تحت کنترل ایوبی ها و بعدتر مملوک بود نیز به توسعه ی زیارت صومعه ی سنت کاترین (St Catherine's monastery) در کوه سینا در این دوره کمک کرد. ترجمه ها با پانوشت های تشریحی همراه شده است و قبل از آن پیش درآمدی است که از توسعه ی زیارت سرزمین مقدس در این دوره و بافت، تاریخ نگاری و ترکیب خود متون بحث می کند. کتاب با فهرست جامعی از منابع و فهرست راهنمایی مفصل خاتمه می یابد.
مقدمه
اگر چه بیت لحم شهر است اما اصلا شهر بزرگی نیست، بنابراین تنها یک خیابان دارد. و از بیت لحم تا اورشلیم دو فرسخ راه است. بین بیت لحم و اورشلیم کلیسایی است که راهبان یونانی در آن هستند و جلال خدا در اعلی (Glory to God in the Highest) خوانده می شود. اینجا بود که فرشته ها وقتی مسیح به دنیا آمد، برایش آواز خواندند. بین اریحا (Jericho) و اورشلیم مکانی است که آب انبار قرمز (Red Cistern) نامیده می شود. وقتی از بزرگترین فرمان شریعت (the law) از او پرسیده می شود، او از این مکان صحبت می کند. و او به آنها می گوید: ((خدا را مافوق دیگران دوست بدارید و همسایه را مانند خود بدانید)). اورشلیمِ فعلی دیگر نه آن مکانی است که مسیح در آن به صلیب کشیده شد و نه جایی که دوباره زنده شد. زیرا وقتی مسیح بر روی زمین بود( قبل از عروج مسیح) شهر بر روی کوه سینا قرار داشت اما دیگر آنجا نیست.
فصل اول
ویلبراند از اولدنبرگ (Wilbrand of Oldenburg)، سفر در سرزمین مقدس (1211–12)
بعد از از دست دادن سرزمین مقدس، شهر با تلاش سخت مردم ما باز پس گرفته شد و مانند دختری وفادار آثار مادرش، اورشلیم مقدس، را در خود حفظ کرد و پروراند؛ یعنی فرمانروای پدر (the lord patriarch)، فرمانروای پادشاه (Templar)، معابد و دیگر مردان مذهبی، اسقف ها و راهب ها. همان محلی که امروزه به مهم ترین و بزرگترین شهری مشهور است که مردمان ما در سوریه تحت کنترل دارند. این شهر دارای ساکنان بسیار زیادی است: فرانکی ها (Franks) و لاتین ها، یونانی ها و سوری ها، یهودیان و یعقوبی ها (Jacobites) که هر کدام قوانین خود را رعایت و از آنها صیانت می کنند؛ به هر حال جمعیت فرانکی ها و لاتین ها بزرگتر از بقیه هستند. و باید دانست که نام فرانکی ها در اوترمر (Outremer) به طور گسترده برای تمام کسانی به کار می رود که شریعت رومی را رعایت می کنند. کسانی که سوری (Syrians) نامیده می شوند و در سوریه به دنیا آمده اند، مانند یونانی ها شریعت پل را رعایت می کنند.
فصل دو
تیتمار (Thietmar) (شاهزاده-اسقف مرسبورگ (Merseburg) از سال 1009 تا زمان وفاتش): زیارت (1217–18)
من، تیتمار، برای بخشش گناهانم، امضا شده و محافظت شده توسط صلیب، بر خلاف میلم، همراه زائرانم، که نگرانی های مشابه من دارند، از خانه عزیمت می کنم. من، با عبور کردن از خطرات دریا و خشکی که با توجه به شکنندگی من بزرگ بودند اما در مقابل مجازات الهی هیچ نبودند، به عکه رسیدم. یک ماه یا بیشتر، هنگامی که اینجا ماندم و زمین داشت کمی در صلحی که نتیجه ی پیمان هایی بود که میان ساراسن ها (Saracens) و مسیحیان بسته شده بود نفسی تازه می کرد، من بر عهده ی خود گرفتم که درباره ی اینکه روح چه نوع چیزی است، تأمل کنم زیرا روح و آنچه روح تمنایش را دارد، یعنی کارهای خوب و از کارهای خوب زندگی جاویدان، این دنیایی نیست. بنابراین، من، از تنبلی و لذت تن که علیه روح تلاش می کنند، نباید بدتر را انتخاب کنم بلکه بر عکس باید از محنت هایِ تن زندگی به دست آورم، من در قلبم راسخ هستم که، تا جایی که می توانم، از مکان هایی که خدای ما عیسی مسیح، خدا و انسان واقعی، فرزند واقعی خدای واقعی، با ردپای جسم خود مهر زده و محافظت کرده، بازدید کنم؛ مکان هایی که، همانطور که در تورات آمده، پدران ارجمند ما در آن سکنا گزیدند و منازلی که وقف قدیسان شده اند آنجا قرار دارند. من از این تمایل آتشین برای اینکه شخصا آن چیزها را ببینم سوختم، چیزهایی که بارها از متون مقدس، به زبانی مبهم و ناشناخته، شنیده بودم. اما از آنجا که گاهی وقتی در خواندن غرق می شوم، حظی که از این چیزهای خواستنی ناشی می شود، برای من بوی آویشن و مزه ی عسل می دهد، متعهد کردن خود به نوشتن در مورد آنچه می بینم را بیهوده نیافتم و به درستی از شاهدان صادق آموختم که نباید، ناگهان در اثر غبار فراموشی، خاطره ی آنچه نوشته شده و من قادر نیستم به طور طبیعی آنها را به یاد بسپارم، را به طور ساختگی حفظ کنم. بنابراین، از آنجا که من تمایل دارم به تنهایی از انجام این کار برای خدا مشعوف شوم، خودبینی و فخر بیهوده را کنار می گذارم؛ مخصوصا به این دلیل که انجیل در مورد کسانی که به دنبال ستایش افراد هستند و برای شکوهی توخالی تلاش می کنند، می گوید: ((به راستی، آنها پاداش خود را دریافت کرده اند)). زیرا من این را بی اندازه احمقانه و نامعقول می دانستم اگر قرار بود خطرهای فراوانی از انواع مختلف- چه جاده، چه دریا و چه خشکی- را که سرسختانه و با خستگی زیادِ بدن و روح تحمل کرده ام، و پاداش ابدی را که امید دارم خدا برای زندگی بی پایان به من عطا کند، در ازای ستایش انسان، شکوه تو خالی، و قطعا اگر بخواهم بی پرده تر بگویم در ازای هیچ، عوض کنم. به هر حال، هر کس این کار را انتخاب کند و آرزو دارد با من از آن لذت ببرد، از من به این خاطر ناراحت نخواهد شد و نسبت خون تکبر به من نخواهد داد هنگامی که می بیند با هدف دور کردن تنبلی و تأمل بر مکان های سرزمین مقدس و چیزهای شگفت انگیزی که به قدرت خدا انجام شده است، این کار را انجام می دهم.
فصل سه
سرگذشت ارنول (Ernoul)
در آن کوه زمین ها و شهرهای خوب بسیاری وجود دارد که مسیحیان و ساراسن ها (Saracens) بین یکدیگر تقسیم کرده اند.در بعضی جاها اینگونه است که همه زمین ها به ساراسن ها تعلق دارد و در دیگر جاها بر عکس. میان این دو کوه دره ای است که دره ی بقاع (Baqā‘a) (Val Bacar) نامیده می شود، جایی که مردان اسکندر (Alexander) وقتی او صور (Tyre) را محاصره کرد، آن را غارت کردند. (هنوز در رمان عاشقانه ی غارت غزه (The Pillage of Gaza) گفته می شود که آنها به دره ی یهوشافات (Jehoshaphat) رفتند؛ اما آن دره، دره بقاع بود نه دره ی یهوشافات. کسی که این رمان عاشقانه را نوشت، برای جای دادن بهتر نام دره در بیت، آن را یهوشافات نامید تا قافیه را حفظ کند.
فصل چهار
زیارت مقدس
سفر از دمشق به دریای طبریه (sea of Tiberias)، جایی که مسیح بر حواریون خود ظاهر شد، سه روز طول می کشد. رود اردن که به دریای طبریه می ریزد و از طرف دیگر دریا خارج می شود، نه چندان دور از دمشق در جریان است. از آنجا تا کوه تابور (Mount Tabor)، جایی که تجلی مسیح رخ داد، یک روز راه است. شهر دیگر سامره (Samaria) سباک (Sebak) یا سباست (Sebaste) است. نزدیک این شهر، در فاصله ی سه ساعتی مکانی است که مسیح در کنار چاه با زن سامری صحبت کرد. مکان دیگری هست که مسیح در آنجا نان را تبرک کرد و 5000 نفر را غذا داد. همچنین در آن نزدیکی صومعه ی حضرت سموعیل قرار دارد؛ نقطه ای که یهودیان او را سنگسار کردند. مکان دیگر زیارت پروردگار در همان نزدیکی است: اینجا پاهای مسیح من بر سطح مرمر نقش انداخت.
فصل پنج
ناشناس IX و ناشناس X (حدود 1229-39)
اگر کسی می خواهد از جوپه (Joppe) به اورشلیم بیاید، باید راهش به سمت طلوع خورشید ادامه دهد. بیرون دروازه ی شهر مقدس استفان (Stephen) سنگسار شد. آرامگاه مقدس در این شهر قرار دارد. مرکز جهان در جایگاه سرایندگانِ (کلسیا) قرار دارد، جایی که نیکودیموس (Nicodemus) و یوسف اراماته (Mount Calvary) (پیرو ثروتمند عیسی که هزینه ی قبر او را داد) بدن مسیح را دفن کردند. در خروجی جایگاه سرایندگان در سمت چپ کوه کالواری (Mount Calvary) قرار دارد، جایی که پروردگار به صلیب کشیده شد؛ ابراهیم آنجا قربانی خود را برای خدا انجام داد. زیرِ آن گلگوتا (Golgotha) قرار دارد، جایی که خون مسیح سنگ را شکافت و تخته سنگ بر سر آدم افتاد.
فصل شش
تمام زمین هایی که سلطان از دست نداد (حدود 1239)
درگومورا (Gomorrah) قصری بود که مارسکلیسا (Marescalcia) نام داشت و متعلق به پادشاه بود. و از اورشلیم هفت فرسخ فاصله داشت. به همین شکل، در دریای جلیل (the sea of Galilee)، شهر طبریه (Tiberias) قرار دارد که کرسی اسقفی است و این سرزمین حدود دو روز سفر امتداد دارد و او همه ی اینها را با ضمایمشان حفظ کرد.
فصل هفت
جفری از بولیو (Geoffrey of Beaulieu): زیارت لویی نهم از عکا تا ناصره
من اینکه رفتار پادشاه مؤمن در سفر از عکه تا شهر مقدس و دیندار ناصره چقدر متواضعانه و چقدر کاتولیک بود، را در سکوت مورد توجه قرار نمی دهم. زیرا در مراسم شب عید به مناسبت بشارتِ بانوی ما، شبی که پیراهن مو (پیراهنی پشمی و زبر که برای ریاضت زیر جامه می پوشند) را بر تن کرده بود، پادشاه از صفوریه (Saffūriyya)، جایی که آن شب استراحت کرده بود، به کانا از جلیل (Cana of Galilee) و سپس به کوه تابور (to Mount Tabor) رفت؛ همان شب، از آنجا به از کوه پایین آمده و به ناصره رفت.
فصل هشت
یونانی ناشناس: روایتی مختصر از مکان های مقدس اورشلیم (1253–54)
علت نام گذاری دماغه ی سنت وینسنت در اسپانیا (Spanish Cape St Vincent)، که طرف الغراب (Taraf al-Ghurab) هم نامیده می شود، به این نام این است که پیکر سنت وینسنت در ساحل آنجا پیدا شد. از این مکان سرزمینی شروع می شود که مردمان عصر باستان آن را متبرک شده (Blessed) و مردمان امروزی فرانترا (شهری در جنوب اسپانیا) می نامند زیرا خط مقدم مسیحیت علیه کافران بود و نیز مقابله ی قاطع با حملات بربرها به آنجا در جبهه ای محکم ضروری داشت؛ شهر نقره ها (silves)، قصر آلبوفیلا (Albufeira)، فارو (Faro) (Sancta Maria del Faran) و بعد از آن گادس (Gades) یعنی جزیره ی هرکول که به نام کادیز (Cadiz) هم شناخته می شود این جبهه را تشکیل می دادند. در طرطوس (Tartus)، شهری در سوریه، در درون کلیسای اصلی نمازخانه ی دوشیزه ی باشکوه (glorious Virgin)، با زیبایی شگفت انگیز و قطعا کوچک، وجو دارد که هیچ غریبه ای مجاز نیست مستقل از اسقف ها، دستور برادران دون پایه (Friars Minor) (نظم مذهبی کاتولیک متعصب) و یا موعظه ی راهبان مراسم رسمی برگزار کند.
فصل نه
متیو پاریس (Matthew Paris) : سفرنامه ی لندن به اورشلیم (1250–59) (متونی از بخشی از نقشه ی سرزمین مقدس)
پیشینیان قدس الاقداس (holy of holies) را ارج می نهادند زیرا تابوت عهد (Ark of the Covenant)، من (manna) و عصای هارون که برگ می آورد، که همگی نشانه های چیزهایی بودند که قرار بود رخ دهد، در آن قرار داشت. آن دره از برج داوود شروع می شود و تا سمت شمالی کوه سیون (Mount Sion) که معبد روی آن قرار دارد، ادامه می یابد و کوه سیون را از کوه موریا (Mount Moriah) و شهرهای پایین آن جدا می کند. اورشلیم، شهر خدای متعال، که در مورد آن چیزهای با شکوه گفته شده و هر روز گفته می شود، بر روی زمینی کوهستانی واقع شده است. از عکه که در شمال قرار دارد تا اورشلیم 36 فرسخ راه است، از سباست (Sebaste) یا سامره (Samaria) 60 فرسخ، از شیکم (Shechem) 30 فرسخ و از ناصره 37 فرسخ. از بیت لحم دو فرسخ و از تکوا (Tekoa) و هبرون (Hebron) هشت فرسخ.
فصل ده
راه ها و زیارت سرزمین مقدس (1244–65)
اینها راه هایی هستند که از عکا به اورشلیم و نیز مکانِ زیارتِ قدیسان و مکان هایی که در سمت راست جاده هستند، می روند. هر کسی که بخواهد از اورشلیم برود خواهد دید که فرد، همان طور که در اسناد آمده است، اول از همه از عکا به حیفا (Ḥayfā)، سفری چهار فرسخی، می رود؛ همچنین بعد از آن به کوه کارمل (Carmel) یعنی جایی که نمازخانه قرار دارد می رود؛ همان جایی که پروردگار من سنت دنیس (St Denys) هست، و می توان گفت آنجا بود که او در شهر موسوم به فرانش ویل (Ffranche ville) به دنیا آمد. در زیر محراب سنگی ارزشمند وجود دارد. آبنمای پروردگار من سنت دنیس در فاصله ای دورتر است، آبنمایی که او با دست خود ساخت. و بدانید که این مکان بسیار زیبا و نیکسازترین مکان در تمام کوه برای قلب انسان است.
فصل یازده
زیارت ها و بخشایش های عکا (1258–63)
در این فصل کتاب زیارتِ دستور واعظان (دستور گدایی/درویشی کاتولیکِ حق پاپی) توسط پدر ریکلدو (Friar Riccoldo) بررسی می شود. پادشاهی ها، مردم، ایالت ها، قوانین، رسوم، فرقه ها، بدعت ها و دیوهایی که در بخش شرقی هستند بررسی می شوند و بنابراین به برادرانی که قصد دارند وظیفه ی عیسی را برای گسترش ایمان بر عهده بگیرند، ممکن است آنچه لازم دارند و اینکه کجا و چگونه باید اقدام کنند را می شناساند. از عکا، در کوه لئوپاردز (Leopards) و کوه لبنان (Mount Lebanon)، جایی که مارونی ها (Maronites) از هر فرقه ی شرقی دیگری بیشتر هستند. دو مایل آن طرف تر، آنها به جایی در کوه، که بسیار مرتفع و برای صعود سخت بود، رفتند؛ جایی که شیطان مسیح را به بالای کوه بلند برد و همه ی پادشاهی های جهان را به او نشان داد. آنها، با رسیدن به اورشلیم برای بازدید از آرامگاه، دوباره از کوه سیون (Mount Sion) بالا رفتند، جایی که مسیح با حواریون غذا خورد و پاهای آنها را شست.
فصل دوازده
پدر موریس از اعضای OFM: سفر به سرزمین مقدس (1271–73)
در اورشلیم کلسیایی است که آرامگاه باشکوه پروردگار در آن قرار دارد. در کنار آن کالواری (Calvary) قرار دارد که مکان به صلیب کشیده شدم مسیح است. در ادامه نمازخانه ای است که در آن چهار ستون قرار دارد که گفته می شود برای مصائب مسیح گریه می کنند؛ و نیز جایی است که صلیب مقدس و میخ های مصلوب توسط هلنای مبارکه (blessed Helena) پیدا شد. روی کوه سیون کلیسایی است که در آن سنت جیمز بزرگ سر از تنش جدا شد. درون دره ی یهوشافاط (Jehoshaphat) سرزمین خون (Field of Blood) (محل نبرد آگر سنجیونیس (Battle of Ager Sanguinis)) قرار دارد که با همان سیزده تکه نقره ای خریداری شد که مسیح برای آنها فروخته شد. بر روی کوه شهر اورشلیم دروازه هایی وجود دارد که گلدن (Golden) نامیده می شوند و پروردگار از آنجا به مصائب خود وارد شد. چوب صلیب مقدس نزدیک اورشلیم بریده شد. در ادامه جاده ای هست که به خانه ی زکریا می رسد، جایی که سنت جانِ غسل تعمید دهنده (St John the Baptist) به دنیا آمد.
فصل سیزده
بورچارد از کوه سیون: توصیف سرزمین های مقدس (1274–85)
کلیسای آرامگاه مقدس (Holy Sepulchre) دایره ای شکل است و در مرکز شهر مقدس اورشلیم قرار دارد. در خود اورشلیم در زمان امپراطوری های یونانی، 365 صومعه و بنای مقدس وجود داشت. مکان هایی برای کاتچومن ها (catechumen) (نوآموزان اصول دین مسیحی) در اطراف آرامگاه مقدس تعیین شده است. روی کوهی در راه اورشلیم صومعه ی سنت تئودوسیوسِ ابوت (St Theodosius the Abbot) ساخته شده است. این صومعه در هشت مایلی اورشلیم قرار دارد. در بالای آن صومعه ی سنت الیاسِ پیامبر (St Elias the Prophet) در کنار جاده در نیمه راه بیت لحم قرار دارد. کلیسا گنبدی دارد که ایلیا (Elijah) در آنجا به خواب رفت و فرشته به او گفت: ((برخیز و بخور چرا که سفر طولانی است)). در همین مکان، در ساحل رودخانه، جان (John) تثلیث مقدس را دید. و در کنار اردن غاری است که او عادت داشت استراحت کند. ایلیا در آنجا سوار ارابه ی آتشین شد.
فصل چهارده
فیلیپ از ساوونا (Philip of Savona ): توصیف سرزمین مقدس (1285–89)
از ناصره جاده ی مستقیمی به صباستیه (Sabastiyya) هست (ده فرسخ راه ناهموار) که زمانی سامره (Samaria) نامیده می شد و پیکر سنت جان، میان عوبدیا و الیاس پیامبر، بعد از انتقال از شهر ماخروس (Machærus) در آن سوی اردن، جایی که سر از تنش جدا کردند، در آنجا دفن شد. در چهار مایلی صباستیه شهر نابلس قرار دارد که قبلا ، به احترام شکیم پسر همور (Hamor)، شیکم (Shechem) نامیده می شد. استخوان های یوسف، فرزند یعقوب از مصر به آنجا آورده و دفن شد. چاه یعقوب نیز که مسیحِ خسته از سفر بالایش نشست و از زن سامری درخواست نوشیدنی کرد، در آنجا قرار دارد. دو تپه یا کوه هم وجود دارد، دان و بتل (Dan and Bethel)، که پادشاه اسرائیل، یربعام (Jereboam) گوساله های طلایی را قرار داد و دستور به پرستش آنها داد و گفت: ((ای بنی اسرائیل! خدایان خود را بنگرید که شما را از مصر خارج کردند)).
فصل پانزده
ریکلدو از مونت کروچه (Riccoldo of Monte Croce): زیارت (1288–89)
در این فصل زیارت پدر ریکلدو (Friar R[iccoldo] )، از اعضای دستور موعظه کنندگان (Order of Preachers)، بررسی می شود. این کتاب به اختصار پادشاهی ها، مردم، ایالت ها، قوانین، رسوم، فرقه ها، بدعت ها و صومعه ها را شامل می شود که نویسنده در بخش های شرقی یافته است تا برادرانی که می خواهند وظیفه ی مسیح برای گسترش ایمان را به عهده بگیرند، آنچه لازم دارند و اینکه کجا و چکونه می توانند به آن اقدام کنند را بشناسند.
فصل شانزده
اینها زیارت ها و مکان های زیارتی سرزمین مقدس هستند (قرن سیزده)
- کلیسایی در اورشلیم که آرامگاه با شکوه پروردگار عیسی مسیح در آن قرار دارد.
- کلیسایی در کوه سیون (Mount Sion) که سنت جیمز بزرگ سر از تنش جدا شد.
- دره ی یهوشافاط (Jehoshaphat) که زمین خون (Field of Blood) است و مسیح به سی تکه نقره فروخته شد.
- کوه زیتون (Mount of Olives) که بر روی آن کلیسایی است که مسیح به آسمان عروج کرد.
- بر روی کوه شهر اورشلیم دروازه هایی است که گلدن (Golden) نامیده می شوند و پروردگار از آنجا وارد مصائبش شد.
- در جاده ی رود اردن بتانی (Bethany) قرار دارد، جایی که مسیح لازاروس (Lazarus) را زنده کرد.
- در بیت لحم کلیسایی است که مسیح در آن به دنیا آمد و نیز جایی که بی گناهان مقدس (Holy Innocents) هستند.
- نزدیک اورشلیم محلی است که چوب صلیب مقدس بریده شد.
- از اورشلیم تا هبرون (Hebron) سفری یک روزه است، جایی که مقبره ی ابراهیم، اسحاق و یعقوب قرار دارد و نیز جایی است که مسیح آدم را شکل داد.
- نزدیک سامریه (Samaria) پروردگار با زن سامری از بالای دیوار صحبت کرد.
- سنت پل (St Paul) در دمشق به مسیحیت گروید. در کوه سینا (Mount Sinai) شریعت به موسی داده شد و در همان نزدیکی خداوند در بوته ای از تمشک بر موسی ظاهر شد.
فصل هفده
یونانی ناشناس II: مکان های (زیارتی) اورشلیم
اجازه دهید روایت خود را از آرامگاه زندگی بخش پروردگارم عیسی مسیح شروع کنم. کلیسای آرامگاه مقدس (Holy Sepulchre) دایره ای شکل است و در مرکز شهر مقدس اورشلیم قرار دارد. این کلیسا دو گنبد دارد و یک برج ناقوس بسیار زیبا در وسط کلیسای مقدس به آن می پیوندد. این المان ها نماد تثلیث مقدس هستند. جایی که گنبد در بالای آرامگاه مقدس بیرون زده است هیچ سقفی وجود ندارد زیرا آتش مقدس از آنجا پایین می آید؛ بقیه ی گنبد با سرب مسقف شده است و درون آن سراسر با سازه ای چوبی پوشیده شده است. دایره با تصویر قدیسان، کنستانتین کبیر (Constantine the Great) و سنت هلنا معرق کاری شده است. پایین پیامبران تابلوهایی از مرمر بنفش به دیوار چسبانده شده است. مکان هایی برای کاتچومن ها (نوآموزان اصول مسیحی) در اطراف قبر مقدس تعیین شده است. همچنین هشت ستون و پایه ی مرمری خارج از مکان های ایستاده/قائم وجود دارد و در سطح زمین 16 ستون و تاق قوسی بزرگ دیده می شود.در مرکز تالارِ گرد در سطح زمین یک زیارتگاه سنگی هم به چشم می خورد و درون زیارتگاه آرامگاه پروردگار ما، عیسی مسیح، قرار دارد. آرامگاه مقدس از مرمر زیبایی ساخته شده است. و بالای آرامگاه مقدس سی چراغ آویزان شده که دو تای آنها پیوسته، روز و شب، می سوزند. نقش مسیح که در جامه ی مرگ پوشانده شده هم وجود دارد؛ بعد رستاخیز و بعد عروج. تابلوهای مرمر اطراف دیوارها ثابت شده اند؛ و در سنگفرش های درون آرامگاه سنگ دیگری است که فرشته روی آن نشست و به زن گفت: ((در جست و جوی که هستی؟ مسیح یا ناصری؟ او رستاخیز کرده است؛ اینجا نیست)). بالای سنگ چهار چراغ آویزان است. بالای آرامگاه مقدس سرستون های طلایی قرار دارد و در همه سو تصاویر معرق کاری نمایش داده می شود. در روز شنبه ی بزرگ و مقدس، در زمان عشای ربانی، از آنجا نور مقدس نازل می شود و چراغ هایی که آنجا آوزان هستند، فورا روشن می شوند. نمازخانه های جانبی ارامنه ی بدعت گزار، یعقوبیان، هندی ها و نسطوریان نیز وجود دارد. در میان دو گنبد طاق نمای وسیعی امتداد یافته است که روی آن نقش معرق کاری شده ی عروج پروردگار ما عیسی مسیح و بشارت باکره ی مقدس دیده می شود. چلچراغی آنجا آویزان است و چهار تاق قوسی بسیار بزرگ هم هست. زیر آن گنبد محل سرایندگانِ (کلیسا)است که ارتدکس ها در آن آیین نیایش را انجام می دهند. آنجا با معرق کاری مزین شده است و نقش مسیحِ به صلیب دوخته شده آنجا دیده می شود؛ و کلمات با این حروف آنجا حک شده است: ((خدا با ما است. ای مردم بفهمید و تسلیم شوید)). 12 ستون اطراف جایگاه سرایندگان را احاطه کرده است و چهار چراغ بالای آن آویزان است. تاج و تخت پدر آنجا است. سی چراغ مقابل میز مقدس روشن هستند، میزی که با پارچه های گلدوزی شده ی متنوعی پوشانده شده است. بعد از جایگاه سرایندگان زندان میسح است که پانزده پا از جایگاه سرایندگان فاصله دارد.
منابع
سایت ها:
Wikipedia
Taylor & Francis eBooks