گزارش کتاب کاوش در الهیات مسیحی زیارت

Explorations in a Christian Theology of Pilgrimage; Craig Bartholomew, Fred Hughes; Routledge; 2004

نویسنده گزارش: رقیه حق گویان

 

درباره ی نویسندگان

کریگ جی بارتولومئو (Craig G. Bartholomew) مدیر مرکز الهیات عمومی کربی لینگ (Kirby Laing Centre for Public Theology) است. او قبلا محقق ارشد دانشگاه گلاستر شایر (Gloucestershire) بود و اخیرا صاحب کرسی فلسفه ی اچ ایوان رانر (H. Evan Runner) در فلسفه در دانشگاه ردیمر (Redeemer) می باشد.

 

فرد هیوز (Fred Hughes)                                                                                        

درباره ی کتاب

مسیحیان بسیاری به زیارت می روند- اورشلیم، روم، سانتیاگو و یا دیگر مقصدهای زیارتی- اما تعداد اندکی از آنها از زاویه ی دینِ خود به آن فکر می کنند. این کتاب با نگاه به المان های الهیاتی و انجیلی در زیارت و پرسیدن این سؤال که ما چگونه می توانیم زیارت متفاوتی انجام دهیم، این خلا را پر می کند. این کتاب با بررسی رونق تازه ی زیارت از منظر مسیحیت تلاش می کند الهیاتِ زیارت امروزی را تشریح کند. بررسی زیارت در عهد عتیق و جدید زمینه ای برای اندیشیدن در مورد زیارت از منظر الهیاتی فراهم می کند. دیدگاه های میسیونری (missiological) (مطالعه ی تاریخ مأموریت مسیحی) و جامعه شناسانه به معنای دقیق کلمه بررسی می شود و کتاب با بررسی اینکه چنین الهیاتی چطور می تواند عمل زیارت امروزه ی ما را تغییر دهد، با مطرح کردن سؤالاتی همچون اینکه گردشگریِ سرزمین مقدس چگونه وضعیت امروز منطقه را نشان می دهد، پایان می یابد. دانشجویان، زائران و تمام کسانی که به زیارت معاصر علاقه مند هستند این کتاب همه فهم را شرحی ارزشمند از المان های مختلفِ الهیات مسیحیِ زیارت می یابند.

فصل اول

مسیح، اورشلیم و زیارت امروزی

پرچم دولت امروزی اسرائیل دو مثلث متوازی الاضلاع است که روی یکدیگر قرار گرفته اند تا یک ستاره ی شش پر ایجاد کنند. ممکن است این ستاره ی شش پر نمادی از حقیقت مادیِ اتحاد سه گانه ی مردم، مکان و گذشته باشد که مضمون سه گانه ی روح را مجسم می کند، یعنی اینکه یهوه چطور سرزمین مقدس را به مردم بخشید تا در این سرزمین مردم خدا را ستایش کنند. در نتیجه اورشلیم به نقطه ی کانونی دیاسپورا برای مبلغان (missionary diaspora) (این عقیده که افراد، فارغ از مرزهای جغرافیایی باید توسط مسیح نجات داده شوند) تبدیل شد. "مسیح ایمان" (the Christ of faith) از فهم پاپی (apostolic) از مأموریت و مصائب مسیح به وجود آمد. در واقع جلیل (Galilee) و اورشلیم بسیار فراتر از محدوده ی مورد انتظار تحقق یافتند اما بازگشت به درون آن یک تجربه ی ارزشمند روحی است چون جایی است سرشار از فداکاری؛ و این برای باستان شناسی که برای آگاهی از حقیقت حفاری و کاوش می کند نه کم اهمیت تر بلکه مهم تر است. زائر اورشلیم ممکن است هیچ توفیقی در فهم نداشته باشد اما باید تلاش کرد چرا که در غیر این صورت مکان های مقدس به بت های ذهنی و تله های قلب تبدیل می شود.

فصل دو

زیارت و "مکان": دیدگاه عهد عتیق

ایده ی زیارت ریشه در عهد عتیق دارد و زیارت عهد عتیق در سرزمین اسرائیل ریشه دارد. اسرائیلی ها سه بار در سال به زیارت پرستشگاه مرکزی خود(که در بیشتر تاریخ عهد عتیق اورشلیم بود) می رفتند و اشغال همه ی سرزمین موعود را جشن می گرفتند. توصیف عهد عتیق از زیارت دلبستگی انحصاری به مردم، تاریخ و سرزمین از چهار راه است: درورنی کردن سفر، تفسیر مکان مقدس، بسط تقدس و شمول ملت ها در زیارت صهیون. علاوه بر خاص بودن داستان اسرائیل که زیارت را تقویت می کند، ساختار پرستش در عهد عتیق باور قوی به مکان مقدس را پیش فرض می گیرد. معبد تقسیم واقعیت به قلمروی مقدس و کفرآمیز را در معماری خود حفظ می کند؛ الگویی که در سراسر جهان باستان تکرار می شود و در آن مکان های زیارت به معنای واقعی کلمه "خانه های" خدا هستند.

فصل سه

زیارت و عهد جدید

در این فصل به طور خاص بر زیارت تمرکز کی شود نه صرفا بر مکانی در سرزمین مقدس و یا اورشلیم و یا معبدی در عهد جدید. متن کتاب مقدس و دیگر متون یهودی رستگاری در آخر الزمان را با زیارت غیر یهودیان به مثابه ی حرکتی مرکزگرا فهم می کنند که همه ی ملت ها در آن دور هم جمع می شوند و یا به اورشلیم نو شده و با شکوه زیارت می روند. انتظاراتی که با درک هدف زیارت در خواننده ایجاد می شود تنها به اینکه زائران بتوانند با آینده شکرگزارانه و بدون ترس مواجه شوند بلکه باید بتوانند حال و تصمیم سازی های خود را نیز فعالانه شکل دهند. زیارت به عنوان استعاره ای برای زیست مسیحی به معنای ترک مکانی خاص و یا فضایی فرهنگی نیست بلکه منابعی برای آشنایی مجدد با مکان ها و فضاهایی است که زیارت در آنها انجام می شود. مسیحیان، با تدوام این دیدگاه، می توانند تصریح کنند که سفر به اورشلیم، کانتربری (Canterbury)، اوبرامرگاو (Oberammergau) و یا روم زیارت به معنای واقعی کلمه نیستند بلکه می توانند، و اغلب اینگونه است که، بخش مهمی از زیارت باشند.

فصل چهار

پل (Paul) و زیارت

اگر این مجموعه (سفر به مکان مقدس و بازدید از آن و بازگشت) نوعی پیشکش (به خدا) باشد، مانند میوه ی نوبرانه (تقدیم  دینی اولین برداشت محصول) زیارت مطمئنا کلمه ی مناسبی برای استفاده است. مسیحیان می توانند پل را، که برای عید پنجاهه (Pentecost) به اورشلیم شتافت، نمونه ی چشم و هم چشمیِ امروزی بدانند، حتا اگر به این نیز باور داشته باشند که زمان نقش کلیسای اورشلیم را به عنوان کلیسای مادر فعالِ جهان مسیحیت را از بین برده است. همان طور که از نکته ی آغازین و آگاهانه ی پل در سخن قابل توجه او در رومنز 15:19 (Romans 15:19)، پیدا است، او از اورشلیم تا ایلیریکم (Illyricum) به انجیل مسیح عمل کرد. او واقعا سفر ماموریتی خود را از انطاکیه در سوریه آغاز کرد و در نتیجه این ارجاع به اورشلیم الهیاتی است تا زندگی نامه ای. در متن تسالونیکیان 2:3-12 (Thessalonians 2:3–12) است که پل ظهور مرد بی قانونی (the man of lawlessness) را پیش بینی می کند و نشانه ها و شگفتانه ها را برای فریب مردم اجرا می کند. 

فصل پنج

زیارت در کلیسای اولیه

در این فصل یک بررسی تاریخی از حدود سال 400 بعد از میلاد ارائه می شود و سپس مطالب را به منظور بسط الهیات مسیحی ای درخور ارزیابی می کند. پیام این الهیات برای اورشلیم به نظر روشن است. این اتفاقات دراماتیک پیام پیش بینانه ی مسیح را اثبات کرد. این وقایع نشان دادند که اهداف خدا حالا وارد مرحله ی جدیدی شده بود و اینکه اورشلیم دیگر اهمیت دیرپایی ندارد. بنابراین بخش اعظم توجه مسیحیان به اورشلیم آسمانی (heavenly Jerusalem) معطوف شد. پل در غلاطیان 4:26 (Galatians 4:26) از اورشلیمی می گوید که در تضاد شدید با اورشلیم زمان او است، اورشلیمی که او آن را در برده داری معنوی می بیند؛ در این میان نویسنده ی عبرانیان (Hebrews) به مخاطبان خود هدفی برای زیارت اورشلیم بهشتی می دهد. اورشلیم یک بار دیگر روی نقشه ی احساسات درونیِ مسیحیان قرار دارد. در سال 451 بعد از میلاد، اسقف جوونال (Bishop Juvenal) موفق می شود دوره ی اسقفیِ خود (patriarchate) را به رسمیت بشناساند.

فصل شش

الگوی قرون وسطایی زیارت: آیینه ای برای امروز؟

درون کلیسای قرون وسطی معانی چندگانه ای برای زیارت- با تعهد، بصیرت و خلاقیت قابل توجه- یافت می شود. الهیات دانان، نویسندگان حوزه ی معنویت و مسیحیان عادی، در حالی که تمام وجودشان را تمایل به  یافتن خدا فرا گرفته بود، با مفاهیم مربوط به زیارت که در مسیر زیارت خود به ارث برده و آنها را ابداع کرده بودند، دست به گریبان بودند. نزاع قرون وسطایی درباره ی ماهیت زیارت واقعی بحثی گسترده تر درون مسیحیت را بازتاب و نشان می دهد؛ بحثی که به روابط میان رشد درونی و مشاهده ی بیرونی، فهم الهیاتی و تجربه ی دینی رایج می پرداخت. علاقه ی فعلی به موضوعاتی مانند زیارت، عرفان قرون وسطی، معنویت سلتیک (Celtic spirituality) و استفاده از هزارتو دو کاستی را نشان می دهد: پذیرش غیر نقادانه ی شیوه ی قرون وسطایی و ترویج کشف هایی که به اندازه ی کافی مورد تحقیق قرار نگرفته اند.

فصل هفت

پروتستان ها و زیارت

در این فصل آنچه الهیات اصلاحات ممکن است در مورد عمل زیارت در قرن 21 برای گفتن داشته باشد، بررسی می شود؛ هم وجوه مثبت و هم وجوه منفی. انتقاد انجیلی قرن 16 هشدار همیشه معتبری را معرفی می کند درباره ی رسوم غلطی که می تواند به مفهوم زیارت رخنه کند. در حقیقت، بسیاری از پروتستان ها در حالی به زیارت می روند که تمایلی ندارند که آن را زیارت بنامند. زیارت یکی از فعالیت های بسیار زمان بر و پر هزینه ی دینی در اواخر قرون وسطی است که لوتر (Luther) حس می کرد پرت اندیشی ای جدی از اعمالِ خدمتِ مسیحی واقعی است. زیارت به انحراف از تمرکز واقعی بر زندگی مسیحی برای تعالی بخشیدن به مردمان دیگر و جامعه ی مسیحی تبدیل شده بود. اینکه کالوین (Calvin) زیارتی که نتواند به تغییری در قلب و رفتار مشارکت کنندگان بیانجامد را تحقیر می کند به ما یادآوری می کند که لازم است زیارت امروزی به تعطیلاتی تبدیل نشود که برای فراموش کردن و فرار از واقعیت هایی طراحی شده اند که در خانه منتظر ما هستند.

فصل هشت

لوئیس ماسینیوس (Louis Massignon)، اصحاب کهف از افسس (Ephesus) و زیارت مسلمان-مسیحی از بازار قدیمی بریتانی (Vieux-Marché, Brittany)

لوئیس ماسینیوس زیارت مسلمان-مسیحی را در زمان جنگ داخلی الجزایر پایه گزاری کرد که در آن زمان به نظر می رسید تنش داخلی بی ثبات کننده ای را در خود شهر نشینِ فرانسه به وجود آورد. عفو اولیه بر اصحاب کهف متمرکز بود که ضیافت آن به طور سنتی در بازار قدیمی در بریتانی برگزار می شود. تفکر عرفانی ماسینیوس به مفهوم-نماد بی مکانی (deplacement) (تغییر مکان)، وابسته است. این مفهوم و لازمه ی آن، یعنی تغییر شخصی (lapersonne deplacee) (a personal shift)، به تفکر و عمل ماسینیوس در همه ی سطوح جان می بخشد؛ علمی، سیاسی و یا عرفانی. در مرکز تلاش علمی ماسینیوس جست و جوی آن چیزی است که در فرد، جامعه و یا کار اصالت دارد. اصالت، هر جا که وجود داشت، یکی از ویژگی هایی بود که او به دنبالش بود: آنچه ارزشمند و ضروری بود اتفاق افتاد. جست و جوی ماسینیوس، برای اثبات این نکته که چیزی از چیز دیگر وام گرفته یا گرفته نشده بود، پیوسته با دشواری های روش شناختی مواجه بود.

فصل نه

الهیات مکان عشای ربانی: زیارت به عنوان سکرامنتال (در مسیحیت، هر چیزی که باعث بخشودگی کامل تر گناه می شود، مثل آب مقدس)

روزماری رادفورد روتر (Rosemary Radford Ruether)، با شرح موضع کالوینیستی، موضوع را مستدل تر بیان می کند: کالوینیسم تنها معنای مقدس قرون وسطایی از طبیعت را نابود کرد؛ کلمه ی روحانی شده (بدون جسم شده) که همراه با موسیقی از مبلغ به گوش شنونده نازل می شود و می تواند متحمل حضور خداوند شود. در جست و جوی راهی برای توضیح موضع عشای ربانی برای الهیات زیارت، باید دقت کرد که در دام تأیید اصل عمومی مقدس بودن نیافتیم. زیارت مقدس حافظه ی عبادی (liturgical memory) (وابسته با آیین نیایش کلیسایی) را به کار می گیرد تا، در مکانی که بدن در آنجا زندگی می کند، در مراسم عشای ربانی شرکت کند: بدن زنده شده ی مسیح بدنِ مصلوب باقی می ماند و آن بدن در اورشلیم به صلیب کشیده شد. البته معنای مشارکت در آن بدن زنده شده در همه ی زمان ها عبادی (وابسته به آیین نیایش کلیسایی) باقی می ماند. زیارت اورشلیم، محل مصائب مسیح و اولین آیین نیایش، ممکن است این دسترسی را به صورت نمایشی درآورد؛ همان طور که مسیحیان در قربانگاه های مسیحیانی که در اورشلیم زندگی می کنند، یکدیگر را ملاقات می کنند.

فصل ده

زیارت و مأموریت

دانستن اینکه زیارت گاهی به نحوی عمیق تر به عمل دینی ای غیر از مسیحیت مرتبط است احتمالا حس عمیق پریشانی را در مبلغ مذهبی به وجود می آورد- کسی که به دنبال ستایش ادعاهای منحصر به فرد مسیحیت است. برای مبلغ مذهبی، در بهترین حالت، مفهوم زیارت می تواند خواص فهم به نظر برسد، مفهمومی که به ندرت موضوع اصلی برای جوینده یا فرد تازه مسیحی شده است. زیارت، که در پرتوی مأموریت انجام می شود، هرگز نمی تواند به دست آوردهای صرفا شخصی، هدف بی واسطه ی یک سفر خاص، بسنده کند. زیارت در پرتوی مأموریت به هدفی فرجامین تر و در نتیجه موهبتی برانگیزاننده تر اشاره دارد. سلت ها (مجموعه ای از قبایل در اروپای مرکزی در دورن باستان) به وضوح مبلغان مذهبی بودند اما به طرز شگفت انگیزی خود را زائران ویژه ای نیز می دانستند. در دوران پست مدرن، در ظاهر تمام فرهنگ ها ارزشمند هستند اما هم زمان ناتوانی در مرتبط شدنِ در خور توجه با هر یک از آنها غروری پنهانی را نشان می دهد. فرهنگ هایی که به طور موقتی به دلیل منافع و انگیزه های گذرایشان موجی به راه می اندازند، پنهانی طرد می شوند.

فصل یازده

زیارت و گردشگری: زیگمونت باومن (Zygmunt Bauman) و هویت پست مدرن

در این فصل سه ملاحظه ی اولیه در مورد مسئله ی هویت را بیان می شود و سپس، قبل از پرداختن به انتقاد از دیدگاه توماس ویلسون (Thomas Wilson)، استعاره ی محوریِ هویت پست مدرن او را بررسی می کند. اولین ملاحظه این است که منظور باومن از پست مدرن لزوما پست مارکسیم است. دومین ملاحظه این است که باومن ادعا می کند مسئله ی هویت شخصی، مسئله ای به طور ویژه نو پیدا است، اختراع مدرن. تنها با فروپاشی جامعه است که هویت اختراع می شود. مفهوم زندگی به عنوان یک سفر تفکر باومن درباره ی مدرنیته و پست مدرنیته را تحت الشعاع قرار می دهد و او را به استعاره ی محوریِ هویت پست مدرن می رساند، یعنی هویت گردشگر. باومن متذکر می شود که تازه ترین شکل دوره گردی در مردمی یافت می شود که هرگز حتا از صندلی های راحتی خود بلند نشده اند. نکته ی باومن این است که گردشگری استعاره ای برای تمام زندگی پست مدرن  است و به طور گسترده برای کسانی که بودباش های پست مدرن زندگی می کنند، فارغ از اینکه آیا واقعا مسافرت می کنند یا نه، به کار می رود.

فصل دورازده

در سفر: تأمل پایانی

بافتمند سازی تداعی کننده ی داستان های دوگانه ای است که کلیسا درون آن زیست می کند، یعنی داستان مسیحی یا انجیلی و داستان فرهنگی. کلیسا در تقاطع این داستان ها زندگی می کند و مأموریت تأثیرگذار از کشمکش میان آنها پدیدار می شود زیرا کلیسا تلاش می کند از تله هایی که از طرفی نامربوط و از طرفی پادآمیز (اصطلاحی در فلسفه به معنای تلاش برای آشتی دادن عقاید متضاد) است، اجتناب کند. اودونوان (O’Donovan) استدلال می کند که دیدگاه آپوفاتیک (apophatic) (اصطلاحی الهیاتی: دانشی در مورد خدا که از طریق انکار صفات سلبی به دست می آید) به عهد عتیق با دیدگاهی کاتافاتیک (cataphatic) (اصطلاحی الهیاتی: دانشی در مورد خدا که از طریق تعریف خدا با صفات ثبوتی اش به دست می آید) یا اثباتی کامل می شود که به یافتن دستور العمل در ساختارهای غیر انتزاعی قوم اسرائیل ادامه می دهد. البته پروتستان های زیادی مدافعه ی نیومن (Newman) در مورد اعمال های- چرچ (High-Church) (اصطلاحی که به باورها و اعمال کلیسا شناسی (ecclesiology) مسیحی اشاره می کند که بر مناسک، کشیشی، مرجعیت و مقدسات تأکید می کند) را یکسره نامتقعدکننده می یابند. قطعا، در میان حلقه ی کاتولیک رومی و های-چرچ تفاوت های بیشتری در دیدگاهشان در مورد رأی نیومن درباره ی رشد اعتقادی وجود دارد. بنابراین واقعیت این است که اعتقادات به نحو تاریخی پدید می آیند و رشد می کنند و زیارت مسیحی مورد کلاسیک رشد کلیسای اولیه (مسیحیت آغازین از ابتدا تا شورای اول نیقیه در سال 325) از نظر عمل زیارت و الهیات زیارت را پیش روی ما می گذارد.

منابع

سایت ها:

Wikipedia

Taylor & Francis eBooks