گزارش و بررسی کتاب «زیارت در بازار»

نوشتة ایان ریدر

Pilgrimage in the Marketplace; Ian Reader; Routledge; 2014

نویسنده گزارش: محمد یوسفلویی

 

این کتاب در ۲۲۸ صفحه و برای اولین بار در سال 2014 توسط انتشارات راتلج به چاپ رسیده است.

آنطور که نویسنده در مقدمة مبسوط کتاب توضیح می‌دهد هدف این کتاب بازکردن دیدگاهی نسبتاً جدید به مطالعه مناسک زیارتی است؛ دیدگاهی که بیان می‌کند رابطه بین بازار و اماکن زیارتی رابطه‌ای است مهم و غیرقابل انکار. نویسنده در همان مقدمه مثال‌هایی از آئین‌های زیارتی بودایی و مسیحی بیان می‌کند و نشان می‌دهد نه‌تنها در حال حاضر زیارت با مسئله اقتصاد، درآمدزایی و بازار گره خورده و رابطه‌ای بسیار مهم دارد بلکه در گذشته نیز در موارد فراوانی، چنین بوده است.

ابتدا یک آئین زیارتی بودایی در منطقه شیکوکوی (Shikoku) ژاپن تشریح می‌شود و بعد به‌خوبی توضیح داده می‌شود که چگونه این مراسم آئینی به یک بازار و یک موضوع برای گردشگری تبدیل شده است. مثلاً در گذشته یک زائر مجبور بوده است با ترتیبی خاص، ۳۰ معبد متفاوت را با پای پیاده در فواصل دور و نزدیک از هم، زیارت کند و در هرکدام مراسم خاصی را به‌‌جا آورد اما اکنون تورهای مسافرتی‌ای برگزار می‌شوند که به زائران اجازه می‌دهند در اتوبوس‌ بنشینند و از معبدی به معبد دیگر بروند. علاوه بر این، در معابد با محلی خلوت برای اندیشه و اجرای مراسم روبه‌رو نشوند بلکه با چیزی مواجه شوند مشابه یک نمایشگاه با غرفه‌های فراوان که برخی از آن‌ها دقیقاً مشابه فروشگاه‌های مدرن، در حال تبلیغ محصولات زیارتی! و سوغاتی خود هستند.

 البته باید دقت کرد که نویسنده نمی‌خواهد هیچ بار ارزشی منفی یا مثبتی بر این توصیف حمل کند. او تنها بر این نکته تأکید می‌کند که اقداماتی که در مکان‌های زیارتی یا برای اجرای مراسم زیارتی انجام می‌شود– و حتی انجام می‌شده است- مثل برگزاری جشنواره‌هایی برای جذب زائران، فروش سوغاتی، فروش چیزهایی مثل خاک مقدس، دفترچه ثبت مقدار زیارتِ انجام‌شده، ملزومات مربوط به اجرای آئین زیارت و...، باعث ایجاد یک رابطه محکم و جدی بین موضوع زیارت و بازار شده است.

علاوه بر این بر موارد، تأکید می‌کند که زیارت نه‌تنها در بازار درآمیخته شده است بلکه گاهی از طریق آن، انجام می‌شود. به این معنا که بسیاری از قواعد حاکم بر بازار مانند روش‌های اجرای کمپین تبلیغاتی، روش‌های جذب مشتری، روش‌های جذاب‌سازی محصول، در دسترس قراردادن محصول، برندینگ و... در تبلیغ زیارت انجام می‌شود. مثلاً برای زیارت ژاپنی ۳۰ معبد یا همان سایکوکو جونرِی (Saikoku junrei) جشنواره‌ای برگزار شده است که در آن تمام این مواردِ بازاری انجام شده است و نویسنده با جزئیات دقیقی آن‌ها را بیان می‌کند. البته بسیاری از این اقدامات برای ما دور از ذهن نیست چراکه در محیطی مذهبی زندگی کرده‌ایم و به‌خوبی موارد مشابه آن را دیده ایم. برای ما تعجبی ندارد که نام یک سفر، سفر سیاحتی-زیارتی باشد و از زیارت سوغاتی بیاوریم، یا اینکه شهری که زائران زیادی دارد، رشد اقتصادی خوب و بازار پررونقی داشته باشد. پس می‌توان گفت اساساً زیارت پدیده‌ای شده است –یا حتی بوده است- که در بافت (context) بازار با همة جوانبش انجامش می‌شود.

البته نگارنده به این موضوع واقف است که این توریستی شدن زیارت از نگاه برخی رسانه‌ها، کتاب‌ها و حتی نوشته‌های آکادمیک، با اصالت، معنا و عمق زیارت ناسازگار است و تضاد دارد. در همین راستا نویسنده مطالبی نقل می‌کند از نوشته‌های نقادانه درباره این توریستی شدن زیارت و لکه‌ای که مدرن شدن زیارت بر پیکره مقدس آن انداخته است، مطالبی که درباره مکان‌های زیارتی در سریلانکا، فرانسه، اتریش و حتی مراسم زیارتی حج نوشته شده است.

بعضی از نوشته‌های آکادمیک، این نقدها به مدرن شدن و بازاری شدن زیارت را رد می‌کنند و استدلال می‌کنند که چنین موضوعاتی جدید نیستند و چنین نیست که در قرون اولیه، در اطراف مکان‌های مقدس و به بهانه زیارت، فعالیت‌های توریستی و بازاری انجام نمی‌شده است. حتی چنین نیست که زیارت در آن عصر، چیزی سراسر مقدس و خالص باشد. اما این نوشته‌ها در اقلیت هستند و یکی از انتقاداتی نویسنده کتاب به همین است.

شاید ما به‌عنوان افرادی که در بافت مذهبی اسلامی زیسته‌ایم، درک کنیم که همیشه زیارت با سیاحت، خرید و فروش، تجارت و تفریح درآمیخته بوده است و این پدیده محدود به اکنون و دنیای مدرن نیست. برای نمونه، مکه حتی از پیش از اسلام، محلی برای داد و ستد بوده است؛ همیشه به‌طور طبیعی در کنار مقابر بزرگان دینی و زیارتگاه‌ها بازارهایی پررونق شکل می‌گرفته است؛ تهیه هدیه سفر و سوغاتی امری ناپسند و مخدوش‌کننده زیارت محسوب نمی‌شده است و استفاده از ابزار جدیدتر برای آسودگی در سفر زیارتی کاری طبیعی شمرده می‌شده است.

 

نویسنده یکی از اهداف مهم این کتاب را به چالش کشیدن دیدگاه رایجی می‌داند که معتقد است بازاری شدن از تقدس و خلوص زیارت کاسته است و استدلال می‌کند که شاید تنها بتوان گفت مدرن شدن زیارت کارکرد پیشین زیارت را کمرنگ کند نه اینکه آن را به بیراهه کشانده باشد. او تأکید می‌کند که در عصر حاضر، موفقیت یک مکان زیارتی در جذب زائران و حتی بقای این مکان‌ها و متولیان آن‌ها منوط به این است که مطابق با قواعد بازار پیش بروند، مثلاً به‌جای تلاش برای رازگونه‌ماندن، برای مشهورتر شدن تلاش کنند؛ به‌جای درخواست از زائران برای تحمل دشواری‌ها و پیمودن مسیرهای سخت برای رسیدن به اماکن مقدس، ابزار و وسایل پیشرفته برای طی طریقی آسوده‌تر و سکونتی سهل‌تر و درکل مقدمات رفاه آنان را فراهم کنند؛ یا به‌جای دوری از مظاهر دنیوی و معامله و...، اقدام به فروش سوغاتی یا آثار هنری یا ابزارها و وسایلِ انجام زیارت کنند (این امور را می‌توان در نمونه شیعی زیارت نیز یافت،‌ اموری مثل فروش تکه‌هایی از سنگ یا فرش حرم‌های مطهر، پارچه،‌ انگشتر یا وسایل تبرک‌شده، برگزاری تورهای زیارتی و سیاحتی به مقاصد گردشگری مذهبی و... از این دست محسوب می‌شوند).

در فصول بعدی با تمرکز بر همین ایده کلی مثال‌های فراوانی از مکان‌های مقدس و زیارتی در سراسر جهان آورده می‌شود و نیز درباره نقش اموری چون معجزات و وقایع خارق‌العاده در ایجاد مکان زیارتی جدید یا ارجمندتر شدن یک مکان زیارتی، صحبت می‌شود. همچنین درباره بحث‌های آکادمیک پیرامون تقدس و تأثیر مدرن‌سازی زیارت بر آن مطالبی می‌خوانیم. سپس نیز تک‌تک مواردی که در این ایده کلی وجود دارد، مثل بحث سوغاتی، بازاری که پیرامون یک مکان زیارتی شکل می‌گیرد و... مورد بحث قرار می‌گیرد.

یکی از نقاط قوت این کتاب بیان تجربه‌های دست اول و ناب از زیارت است که شامل تجربه‌های شخصی خود نویسنده هم می‌شود. مثلاً در ابتدای فصل چهارم، او داستانی از اولین سفر زیارتی خود به یکی از غارهای مقدس در کوه‌های هیمالیا نقل می‌کند و مواجهه‌اش با دستفروشانی که در ازای ارئه چای گرم و چادری برای خواب، پول‌های کلانی طلب می‌کردند. سپس این موضوع را بررسی می‌کند که آیا این وجوه، از تجربه معنوی زیارت کاسته است یا خیر.

نقطه قوت دیگر کتاب این است که دامنه وسیعی از انواع زیارت را مورد بحث قرار داده است، چه از حیث تنوع ادیان که شامل بودیسم، مسیحیت و اسلام می‌شود و چه گسترة جغرافیایی که مناطق زیارتی ژاپن، اروپا، مکزیک و حتی خاورمیانه و عربستان را شامل می‌شود. البته باید توجه داشت در عین حال که نمونه‌های فراوانی نقل شده است اما همچنان نمونه‌های مغفول فراوان‌ترند. شاید با توجه به اینکه هدف نویسنده با ذکر مثال‌هایی از این چند نمونه محقق می‌شده است، نیازی به استفاده از موارد بیشتر نبود است.

اما نقطه ضعف کتاب زیاده‌روی در شرح وقایع و مثال‌هاست که باعث شده است مطالعه متن برای کسی که به‌دنبال ایده‌های متقن و کلی است، مستلزم صرف زمان زیادی باشد حال که می‌توانست بسیار کوتاه‌تر بیان شود. البته همین موضوع باعث شده است جذابیت عمومی آن بیشتر شود و بتوان بدون دانش تخصصی در حوزه بازار و گردشگری، آن را در دست گرفت و مانند یک کتاب داستان مطالعه کرد.