گزارش کتاب بیان های مختلف زیارت و صلح

 Many Voices of Pilgrimage and Reconciliation; Ian S. McIntosh, L. D. Harman; 2017

نویسنده گزارش: رقیه حق گویان

 

درباره ی نویسندگان

ایان اس. مک اینتاش (Ian S. McIntosh) استادیار دانشکده ی هنرهای آزاد (Liberal Arts) در دانشگاه ایندیانا، دانشگاه پوردو (Purdue University) و دانشگاه ایندیانا پلیس (Indianapolis)، ایندیانا (IUPUI) است. او همچنین مدیر مشارکت های بین المللی (International Partnerships) در IUPUI و مدیر عامل مؤسسه ی کنفسیوس (Confucius Institute) در ایندیانا پلیس و نیز از بنیان‌گزاران مسیر معنوی (Spiritual Trail) است.

ال دی هارمان (L. D. Harman)

مقدمه

این کتاب بیان ها و منظرهای مختلف متعددی درباره ی زیارت پشنهاد می دهد که هر دو سفر معنوی و غیر معنوی و به طور خاص مضمون صلح  را در همه ی ابعاد گسترده ی آن پوشش می دهد. این کتاب که مشتمل بر پانزده فصل است در سه بخش ارائه می شود: صلح، حقوق بشر و عدالت؛ صلح درونی؛ دیدگاه های سکولار و دینی. این کتاب موردپژوهی‌ هایی درباره ی زیارت در سراسر جهان است.

فصل اول

زیارت و ایجاد صلح در صحنه ی جهانی

 در این فصل خلاصه ای از زیارت ارائه می شود که در آن صلح به طور خاص به عنوان نتیجه ی مطلوب آن ذکر شده است و خیر عمومی بزرگتر در آن دارای اولویت است. در این فصل بر ادیان جهانی، زیارت های بین الادیانی، زیارت های  فرهنگی-دینی و مدنی در افریقای شمالی، مکان های عبرت‌آموز و زیارت سبز تمرکز می کند.

فصل دو

زیارتِ دگرگونی و صلح: مائوری (Māori) و پاکها (Pākehā) با هم در آتروئا (Aotearoa) (نام مائورایی نیوزیلند)

این فصل به بحث از  نقش زیارت در اتحاد میان پایه‌گزاران نیوزیلند، یعنی مائوری که بومی آنجا است و پاکها که اروپایی است، و تعمیق فهم آنها از یکدیگر می پردازد. هم چنین این موضوع بررسی می شود که تجربه ی مردم نیوزیلند از زیارت چطور به برقراری ارتباط میان آنها با افراد، مکان ها و منابعی ادامه می دهد که ظرفیت بسط فهم جمعی آنها از اینکه آنها چه کسانی هستند را دارد و دید آنها نسبت به اینکه چه کسی می توانند بشوند را بازتر می کند.

فصل سه

بافه های ذرت در مزعه ی پاییزی: پیاده‌روی گرسنگی به سوی دلفی لج (Delphi Lodge)

در این فصل روایتی ارائه می شود از واقعه ای سوگ‌انگیز در طول قحطی بزرگ ایرلند معروف به تراژدی دولو (Doolough Tragedy) و اینکه امروزه چطور زائران، در جست و جوی شفا، ردپای قربانیان را دنبال می کنند. در این فصل- با توجه به حقایق و خطاهای تاریخی در مورد این قحطی، نظریه های بزرگداشت میراث فرهنگی، فعالیت های بدنی و نمادین برای یادبود (این واقعه) و نیز دغدغه های کنونی در مورد تولید غذا و گرسنگی جهانی- معنای زیارت به عنوان یکی از حقوق بشر بررسی می شود.

فصل چهار

داستان پیاده‌روی (و بازپیاده‌روی): زیارت، تعلیم، صلح

این فصل به سفر روش‌شناختی و تعلیمی نویسنده و همکارش هنگام تدریس در دوره ی لیسانس رشته ی مطالعات زیارت می پردازد. ابتدا مفهوم زیارت بررسی می شود و دلالت های آموزش متعهد، فرارشته ای و اجرایی، از جمله استفاده از روایت به عنوان روش موجه تحقیق مورد توجه قرار می گیرد. سپس تجربه ی تحقیق و پیاده‌رویِ زیارت (داخل و اطراف مونترالِ کانادا) را توصیف می کند که برای کلاس طراحی شده بود.

فصل پنج

زیارت، باکتی (Bhaktī) و هویت: مطالعه ی ماهاراشتیان واری (Maharashtrian Vārī) (نوعی غذای هندی)

در این فصل مهم ترین زیارت در غرب هند که به واری (Vārī) معروف است، بررسی می شود. این زیارت زندگی فرهنگی، دینی، سیاسی و اجتماعی مردمان ایالت ماهاراشترا و اطراف آن را تحت تأثیر قرار داده است. یکی از پیامدهای اصلی آن این است که مذهب را دموکراتیک کرده است، نظام طبقاتیِ سنتی را درهم شکسته است و راه را برای برابری سیاسی و اجتماعی هموار کرده است. در این فصل نشان داده می شود که نهاد زیارت چگونه، با پرداختن به چهار مضمون گسترده و بهم‌پیوسته، به حس هویت مشترک می انجامد: زیارت هندو، سنت باکتی در ماهاراشترا، فرقه ی وارکاری (Vārkarī sect) و خود زیارت واری.

فصل شش

مرکزِ گَردان: پیداکردن راه خانه: طواف دور یونا (Iona)، کوه تامالپایس (Mount Tamalpais) و هزارتوها

در این فصل بر پیاده‌روی مکاشفه به عنوان یک عمل زیارتی مهم تمرکز می شود. به این ترتیب، پیاده‌روی ابزاری مهم برای پیداکردن راه خانه است؛ آنچه نویسنده به مرکز توصیف می کند. در این فصل روایتی از پیاده‌روی در هزارتوها و طواف دور کوه تامالپایس واقع در شهر مارین در ایلات نیویورک،(Marin County, California, USA)  و نیز جزیره ی یونا در اسکاتلند ارائه می دهد.

فصل هفت

زیارت و صلح: عبور از مرزها برای تعالی دادن آنها

در این فصل از مفهوم : "زیارت تصادفی" (بازدید از مکان های مقدس صرفا به قصد گردشگری و نه زیارت) بحث می شود و اینکه این زیارت چطور خودخواسته تر شده است. به این منظور، ارتباط میان سفر درونی و بیرونی از لنز سه مفهوم مرتبط که در بحث از زیارت به کار می روند، کاویده می شود؛ یعنی گردشگری/زیارت، سکولار/دینی، مقدس/محترم. تمرکز اصلی بر بافت های زیارتی متعددی از جمله راه سانتیاگو د کامپوستلا (Camino de Santiago de Compostela)، زیارت فلسطین/اسرائیل، زیارتگاه جدید کلیسای سنت پل (St. Paul's Chapel) در نیویورک سی تی و جشنوراه ی مرد سوخته (جشنواره ای که بر هنر، خودبیانی و خوداتکایی تمرکز می کند و هر ساله در ایالت های غربی امریکا برگزار می شود) در گرلاخ نوادا (Gerlach, Nevada) می باشد. این مکان ها فرصتی برای بررسی عمکرد زیارت به عنوان اصلی سازمان‌دهنده برای همسازی بیشتر روانی و معنوی درون فرد، بین افراد و میان گروه های بیگانه فراهم می کند.

فصل هشت

سفرهای مقدس در مسیر یوگا

در این فصل درک جامعی از یوگا پیشنهاد می شود که ابعاد فردی و گسترده تر آن را درهم می آمیزد. این فصل همچنین فراگیری از سفرهای مقدس معلمان منتخب هندی که متلعق به سنت یوگی های خانه‌دار هستند را برجسته می کند. توجه خاصی به این کژ فهمی رایج درباره ی یوگا در محیط شهری معاصر شده است. نویسنده همچنین سفر شفای خود را به عنوان هنرجوی یوگا به اشتراک می گذارد. در این فصل همچنین پیرامون مسئولیت های هنرجویان یوگا، ماهیت تطبیق‌پذیر استاد، اهمیت مکان مناسب برای یوگا، جامعه ی معنوی حمایتگر و نیز تعلیمی تأمل می شود که دیدگاهی کل‌نگر درباره ی سلامتی اتخاذ می کند و به نیاز ها و ویژگی های خاص پاسخ می دهد.

فصل نه

پیاده‌روی زیارت به عنوان دستورالعمل خوددرمانی سبز

استدلال می شود که پیاده‌روی زیارت (اگر به عنوان درمان در فضای آزاد (outdoor therapy) همراه/به جای دارو) بستری، مصرف دارو، هزینه و مدت در انتظار بودن برای دریافت خدمات پزشکی را کاهش می دهد و نیز به افراد کمک می کند که تا با استفاده از امتیازات حاصل از سلامتی شخصی خود تسکین یابند. در این فصل برای حمایت از این دیدگاه، نشان داده می شود که زیارت های امروزی، مانند راه سانتیاگو د کامپوستلا، چگونه می توانند به عنوان ابزار درمانی به کار روند.

فصل ده

خود اجتماعی در زیارت: شفاعت و پادرمیانی

در این فصل زیارت شفاعت و یا مثال هایی از سفر نیابتی برای سود رساندن به دیگری بررسی می شود. این نوع زیارت موضوع مهمی را پیش می کشد: شخص در انزوا زندگی نمی کند و تنها برای سود شخصی عمل نمی کند. زندگی فرد در بافت زندگی خانواده، دوستان و جامعه درهم تنیده است. در این فصل یونان باستان و روم به عنوان نمونه بررسی می شوند و مثال هایی از نمونه های بسیار پیشرفته ی شبکه های اجتماعی و نیز هویت اجتماعی در زیارتِ مکان های شفا آورده می شود.

فصل یازده

به ما اجازه دهید انسان باشیم: ویتگنشتاین و زیارت فلسفی

در این فصل بر بازدید از مکان هایی تمرکز می شود که به لودویگ ویتگنشتاین مربوط هستند؛ از جمله مزارش در کمبریج، روستای اسکیولدن در نروژ و روستای متروکه ی تراتنباخ در اتریش. ادعا می شود که این سفر ها به گونه ی متمایزی از زیارت، یعنی زیارت فلسفی، تعلق دارد که بر دیدگاه ویتگنشتاین در مورد به "ما اجازه دهید انسان باشیم" تأکید می کند. پیشنهاد می شود که این نوع زیارت های فلسفی معاصر نه مقدس و نه سکولار هستند، بلکه جایی بینابین این دو قرار گرفته اند.

فصل دوازده

زیارت بقعه ی سید شیخ (Sidi Shaykh)

 این فصل به بحث از تئوری های مختلف درباره ی تصوف می پردازد و زیارت بقعه ی سید شیخ را توصیف می کند؛ جشن سالانه ای که در منطقه ی اطلس، صحرای غربی الجزایر، برگزار می شود. بعضی از علمای مسلمان نظر مساعدی درباره ی چنین زیارتی ندارند. تندورها معتقد هستند که ارتباط میان افراد و خدا باید بی واسطه و بدون دخالت قدیسان صوفی باشد. در این فصل خاستگاه این زیارت، تحولات، اعمال و مناسک مربوط به آن، چالش های اخیر و به رسمیت شناخته شدن آن توسط کنوانسیون یونسکو برای حفظ میراث فرهنگیِ ناملموس ردیابی می شود.

فصل سیزده

زیارت و/یا سفر: هر دو سیاحت مقدس (هستند): تلاش یک خداناباور برای استفسار و درون‌نگری

این فصل با شناسایی شیوه های متعدد زیارت آغاز می شود و بعد بحث می شود که چگونه ممکن است زیارت دینی و غیر دینی به اشتباه در تقابل با یکدیگر قرار داده شوند و در انتها پیشنهاد ایجاد هم‌معنایی داده می شود: اینکه زیارت و سفر یکی و یکسان هستند. در این فصل از سفر و/یا زیارت به عنوان منبع استفسار و درون‌نگری بحث می شود و سؤالاتی پیرامون طیف وسیعی از موضوعات مربوطه، از انتزاعی تا عملی، مطرح می شود. پیرامون ظرفیت ایجاد صلح و همکاری بینارشته‌ای میان رشته های مطالعات زیارت، گردشگری، انسان‌شناسی و الهیات نیز بحثی مختصر مطرح می شود.

فصل چهارده

دو اقتصاد زائر: زیارت صومعه ی یونانی و بحران اقتصادی

در این فصل بر زیارت صومعه های یونانی (مخصوصا بر صومعه ی خواب باکره (Dormition of the Virgin))، در دوره ی کنونیِ بحران اقتصادی، تمرکز می کند. از راه هایی بحث می شود که صومعه ها در وضعیت های مختلف اقتصادی و اجتماعی به جامعه کمک کرده اند و بر بحران فعلی تمرکز می کند که دیرها و صومعه ها را مجبور کرده است، نسبت به قبل، کمک مالی و مادیِ بیشتری داشته باشند. در این فصل همچنین زیارت را به عنوان راهی برای رستگاری و تبدیل شدن به تجلی الهی معرفی می کند. تئوسیس (theósis) یا همان فرآیند وحدت یکی از مهم ترین مفاهیم در الهیات ارتدوکس است و هدف غایی زیارت دانسته می شود. در آخر، بر این تمرکز می شود که زیارت صومعه و تصویر عمومی چطور تحت تأثیر وضعیت اقتصادی اخیر هستند.

فصل پانزده

قلب من این توصیه را نمی پذیرد: راه هایی به خویش و جامعه در شعر علوی

در آخرین بخش این کتاب به جمعیت علویان، بزرگترین اقلیت دینی در ترکیه، پرداخته می شود. در این فصل خواننده به سیاحتی در آثار سه شاعر برده می شود که بزرگترین تأثیر را در فرهنگ علوی کنونی دارند (شاه اسماعیل، پیر سلطان ابدال (Pir Sultan Abdal) و کول هیمت (Kul Himmet) تا راهنمای فرهنگی و تاریخی برای زیارت فردی و جمعی باشد و سهم علوی ها در میراث التقاطی ترکیه را معرفی کند.

منابع

سایت  ها:

cabidigitallibrary.org

AMAZON.COM