گزارش کتاب اعمال زیارتی مسلمانان و کاتولیک ها: جست و جویی در جاوا
Muslim and Catholic Pilgrimage Practices: Explorations through Java; Albertus Bagus Laksana; 2014
نویسنده گزارش: رقیه حق گویان
درباره ی نویسنده کتاب
آلبرتوس باگوس لاکسانا (Albertus Bagus Laksana) دکتری خود را در سال 2011 از کالج بوستون گرفت. او عضو هیئت علمی دانشگاه ساناتا دارما (Sanata Dharma)، در یوگیاکارتای (Yogyakarta) اندونزی است. او همچنین مدرس مدعوِ دانشگاه لویولا مریمونت (Loyola Marymount)، لس آنجلس و کالیفرنیا است. تألیفات و حیطههای علاقهمندی قبلی او شامل موارد زیادی از جمله الهیات تطبیقی مسیحی-اسلامی، الهیات آسیایی، تاریخ تبلیغ مذهبی، تکثرگرایی دینی و نیز تقابل دین و فرهنگ است.
پیرامون کتاب
کتاب «اعمال زیارتی مسلمانان و مسیحیان کاتولیک»، در هشت فصل، به کاوشی در ماهیت و نقش آداب مربوط به زیارت در میان مسلمانان و کاتولیکها و نیز اعمال زیارتی، به طور خاص در جاوه در کشور اندونزی، اختصاص دارد. در اندونزی، اسلام سنتی، پادشاهیهای اسلامی-جاوهای و فرهنگ جاوایی با میراث قوی هندو-بوداییاش فرهنگ زیارتی مسلمانان محلی دورگه را شکل میدهد. این منطقه خانهی جامعهی پرشور کاتولیکها نیز هست که شکلگیری هویت آنها به گونهای بوده است که شامل تعاملات پیچیدهای با اسلام و نیز فرهنگ جاوایی میشود. در این رابطه، آداب زیارتی محلی خود را در هزارهای غنی عرضه میکنند که در آن تعاملات پیچیدهای میان اسلام، کاتولیسیسم و فرهنگ جاوهای در حال وقوع است.
این کتاب، با استفاده از تحلیل تطبیقیِ پدیدارشناسانه و الهیاتی، اهمیت الهیاتی و منطقهای-فرهنگیِ اعمال زیارتی را در شکلگیری هویت و تعامل میان مسلمانان و کاتولیکها در جنوب جاوهی مرکزی در سطحی عمیقتر نشان میدهد. در بعدی وسیعتر، این کتاب به پویایی مواجهههای پیچیده میان اسلام، مسیحیت و فرهنگهای محلی وضوح بیشتری میبخشد.
مقدمه- زیارت، دورگه بودن و شکلگیری هویت
در این بررسیِ اجمالی مفاهیم کلیدی مطرحشده در فصلهای پیشرو ارائه شده است. دو بخش اول به اعمال زیارتیِ نشانگر/ممیزه میان مسلمانان و کاتولیکهای جاوایی در جنوب جاوهی مرکزی اختصاص دارد. این دو بخش اطلاعات و محتوای لازم برای تحلیل الهیاتی تطبیقی به دست می دهد. این بخش فهم و عمل به تاریخ مقدس میان مسلمانان جاوایی را با تمرکز بر مفهوم تاریخ به عنوان ارتباط و استمرار با گذشته، از جمله قدیسان و چهره های الگو/نمونه، را مورد ملاحظه قرار میدهند. کتاب نشان میدهد که الگوی کلی شکلگیری هویت دوگانه در بسیاری از سبکهای قابل لمسی آشکار است که از آن طریق زیارتگاهها و جامعههای مسلمان-جاوایی محلی با نشانهها/ردپای گذشتگان در مناسک، هنر و معماری مواجه می گشتند. این بخش همچنین وجوه اصلیای را بررسی می کند که این تفسیرها/سفرنگیهای پیچیدهی هویت در ابعاد مناسکی، معماری و فرازمانیِ زیارتگاه های مورد مطالعه مؤثر هستند.
فصل یک- شکلگیری هویت اسلامی-جاوایی: قدیسان، زیارتگاهها و تاریخ مقدس
این فصل تصویر غنی و پیچیدهی سنت زیارتی اسلامی-جاوایی در جنوب جاوهی مرکزی را از منظر هنری، معماری و مناسکی نشان میدهد. تأکید خاصی بر اهمیت مشخصههای این سنت زیارتی در فرایند شکلگیری هویت فرهنگی-مذهبی جامعههای مسلمان-جاوایی شده است. در این چهارچوب، این نمادپردازیها و مناسک به عنوان نمودهای مادی و قابل لمسِ خودِ جمعی اسلامی-جاوایی فهمیده میشود که نشانهاش تصاحب سنت جاوایی-هندوییِ گذشته است که به نوبهی خود غریبنوازی نمادین و تابآوری آن نسبت به سنت اسلامی-جاوایی است. در معبدهای تمبایات (Tembayat) و مولانا مغربی (Mawlana Maghribi)، تعداد زیادی از زوار جاوایی به طور مستمر آداب مناسکی جاواییِ مربوط به زیارت آرامگاه را دنبال میکنند که با آداب مناسکی اسلامی استاندارد شده ترکیب شده اند. در فرهنگ جاوایی که تحت تأثیر جهانشناسی هندی است، سمبل مرو (Meru)، هم به عنوان کوه کلان کیهانی (Macrocosmic Mountain) و هم به عنوان نقشهی ریز کیهانیِ عروج معنوی (Microcosmic Map of Spiritual Ascent)، بسیار مهم است.
فصل دوم- خودِ مسلمان و دیگری هندو-جاوایی: نماد گرایی های مناسکی، معماری و فرازمانی
این فصل به جهان تجربی زیارت یعنی راههایی که از آن طریق زیارت به تجربهی ارتباط صمیمی با خدا و دوستانش و دلبستگی به آنها تبدیل میشود، را بررسی میکند. زیارت جایی است که تمایل خالص بشر به تمام رضایتمندیهای دنیوی به سفر مادامالعمر و هیجانانگیز رشد معنوی و خودشناسی تبدیل میشود. بسیاری از زوار این اثر روشنی و آرامبخش زیارتگاه را به محل طبیعی و محیط آن و همچنین تقدساش، مربوط میدانند. به عنوان مثال، بعضی از بانوانِ زوار آرامگاه مولانا مغربی استدلال میکنند که این مکان به این دلیل به آنها آرامش زیادی میدهد که از جهان مالامال از مشکلات و درگیریهایی که برای آنها آشنا است، بسیار دور است. این فصل بر خود زوار، یعنی مهمترین کنشگران این سنت، مخصوصا در ارتباط با غنای تجربهی آنها، تمرکز میکند.
فصل سوم- غنای تجربهی زیارت: دلبستگی، خاطره و برکات
این فصل به بررسی رابطهی میان تاریخچهی سه زیارتگاه کاتولیکِ تحت رصد و شکلگیری هویت جامعهی محلی کاتولیکهای جاوایی را مورد مداقه قرار میدهد. این فصل این موضوع را بررسی میکند که چگونه اصل توسعهایِ ارتباط و استمرار پویاییِ خاطره/یاد بنیانگزاران و لحظهی تأسیس، یعنی یادبود آنها در مکان مقدس سندانگسونو (Sendangsono)، را مهار کرده است. سپس به بحث از نقش بنیانگزاران زیارتگاه، خانوادهی اشموتزر (the Schmutzer)، در شکلگیری هویت جامعه در حوزهی اجتماعی-سیاسی و نیز در زمینهی فرهنگسازیِ ایمان کاتولیک در فرهنگ جاوایی میپردازد. این فصل همچنین کشمکشها، ابهامات و نیز محدودیتهایی را موردکاوش قرار میدهد که شکلگیری هویت مسیحی-جاوایی به آنها متوجه بوده و جامعه خودش را از این طریق بارور کرده است؛ مخصوصا در تاریخ ساختن این سه زیارتگاهِ تحت رصد یعنی غار ماریان سندانگسونو (the Sendangsono Marian grotto)، قلب مقدس (Sacred Heart) در گنجوران (Ganjuran) و سرداب در مونتیلان (the Mausoleum in Muntilan).
فصل چهارم- هویت به عنوان خاطره: مکان مقدس و شکلگیری هویت مسیحی-جاوایی
این کاوشی عمیقتر در پویایی سنت زیارت در سه زیارتگاه کاتولیک تحت رصد است آنطور که زائر در بافت حساسیتهای فرهنگی و مذهبی جاوایی تجربه میکند. این فصل به کاوش در ویژگیهای فرهنگی-مذهبیِ شیوههایی میپردازد که زوار جاوایی آرامش را در زیارتگاه و ماورای آن تجربه میکنند. این فصل همچنین به بخش دیگری از برکات زیارت یعنی محسوس بودن آن میپردازد. این فصل وجههی مذهبی برکاتِ زیارت را بررسی میکند. شعائر دینی یا دیدِ شعائر دینی داشتن، که اغلب مقولهای متمایز از الهیات کاتولیک محسوب میشود، به حضور خدا در واقعیتهای غیر انتزاعی اشاره داد. این فصل همچنین به اختصار به این موضوع میپردازد که تجربهی زیارت چگونه به زوار کاتولیک جاوایی کمک میکند تا با سؤال دگرگونی مواجه شود؛ به طور خاص تر حضور زوار دیگر و نیز بخش پنهانتر در تاریخ روابطِ میان ِرسالتِ اصلی کاتولیک و جامعهی مسلمان پیرامون.
فصل پنج- ردپای دیگری (غیر خودی) در هویت کاتولیکی-جاوایی
این فصل بیان میکند که اعمال زیارتی مسلمانان و کاتولیکها در جنوب جاوهی مرکزی چهارچوب بنیادیتر ارتباط میان دو جامعه است. بر خلاف این سابقه، فرهنگ معاصرِ سنت زیارتی کاتولیک، که اسلام دوستتر است، در جنوب جاوهی مرکزی خود را به عنوان نوشدارو/راه حل ارائه میدهد: این پاسخی به موقع و خلاقانه از طرف جامعهی معاصر کاتولیک جاوایی علی رغم کشمکش ها و ابهامات نهادینه شده در تفسیر اولیه از هویت کاتولیک-جاوایی دورگه است. از نظر دید شعائر دینی، فرد شباهتی انکارنشدنی میان مسلمانان جاوایی و اعمال زیارتی کاتولیک میبیند. بخش بزرگتری از دیدگاه فرهنگی-مذهبی متفکرین کاتولیک جاوایی، تحت تعلیم فرستادگانِ یسوعی هلندی (Dutch Jesuit)، زنده کردن مجد و عظمت گذشتهی فرهنگ جاوایی بود که به صورت نسبتا انحصاری از رویِ افسانهی هندو-بوداییِ درونِ ارزشهای مسیحی و بر اساس گشودگی و جهانشمولبودن نظامهای فرهنگی-مذهبی شناسایی میشد.
فصل شش- غرق در شبکهی برکات و ارتباط
این فصل در ارتباط با نقش بنیادین فرهنگ، مانند فرهنگ جاوایی، در شکوفایی عمل زیارتی در هر دو سنت و نیز برخورد سنتهای زیارتی کاتولیک و مسلمان میباشد. در این ارتباط، مطالعهی تطبیقی دلایل الهیاتی عمیقتری برای گشودگی دو جانبه، مانند شباهتها در مذهب و ابعاد الهیاتی که از نظر عمل زیارتی میان دو جامعه مشترک است، را نشان میدهد. اولین دلیل مربوط به نقش حیاتی و پیچیدهی زیارت و سنت عظیمتر بزرگداشت قدیس در شکلگیری هویت دوگانه و متمایز جوامع مسلمان و کاتولیک در جنوب جاوهی مرکزی میباشد. با بهکاربردن دیدگاه کاتولیک، من میتوانم غنای نسبی الهیات کاتولیکِ جامعهی مقدس را به عنوان چهارچوب سازندهی الهیاتیای که این مشترکات به آن اشاره میکنند، تشخیص دهم.
فصل هفت- ملاقات دوگانه: منظرهای تطبیقی در مورد اعمال زیارتی مسلمانان و کاتولیک ها در جاوه
اگر قرار بود متون را با هم بخوانیم، خواندن ما باید دارای مشخصههای رقص اگایل (Agile Dance) باشد زیرا متون برای این نوشته شدهاند که به یکدیگر موکول شوند؛ هر کدام برای لحظه ای قبل از ورود دیگری به صحنه خوانده میشود.
جمعبندی- رفتن به خانه و از نو عازم شدن
جهان تغییر میکند، وقتی او به جهانی که میشناخت باز میگردد (Serat Cabolèk). در هر زیارتی سفر بازگشت کماهمیتتر از مهیا شدن برای سفر شدن، سفر به زیارتگاه و زمان حقیقیای که در آنجا سپری میشود، نیست. زیرا زوار با درجات معینی از تازگی به زندگی روزمره و عادی خود باز میگردند. به زبان صراط کبولک (e Serat Cabolèk) که در بالا نقل شد، می توان گفت زوار به دنیایی تغییریافته باز میگردندکه ممکن است آشنابودگیاش همچنان انکار ناشدنی است. با همین روحیه و برای جمعبندی کتاب میتوان گفت پنج منظر تطبیقی مهم وجود دارد. اولین منظر به نقش مهم و پیچیدهی زیارت و بزرگداشت قدیس در شکلگیری هویت دوگانه و متمایز جوامع مسلمان و کاتولیک مربوط است که منجر به منظر دوم میشود که سنت زیارت و بزرگداشت قدیس را عملی جمعی محسوب میکند. منظر سوم به نقش تعیینکنندهی فرهنگ در شکوفایی عمل زیارتی برای تعامل سنت های زیارتی در اسلام و کاتولیک میپردازد. چهارمین منظر ایدهی سنتز کیهانشناسانه در بافتِ روشِ اصل نوظهورِ الهیات تطبیقی جدید است. این منظر مستقیما به منظر پنجم میانجامد که به نوع واقعیت فرهنگی-مذهبی معاصر مربوط است که زبان سازنده و غیر مخرب الهیات تطبیقی را شکل میدهد.
امید است تجربهی حسیِ بودن در مجاورت دیگری بودن- مخصوصا به دلیل قدرتاش، نه تنها در گشودهکردن، بلکه منعطف کردن ما در برابر دنیای دیگری- به نزدیکی سنتهای مختلف، نه تنها در سطح زبان دینی، بلکه در سطح تجربیِ عمیقتری بیانجامد.
منابع
سایت ها:
Amazon.com
Taylor & Francis eBooks
کتاب ها:
Muslim and Catholic Pilgrimage Practices: Explorations through Java