نقد و بررسی کتاب «زیارت در اسلام: کنش‌های سنتی و مدرن»

Pilgrimage in Islam: Traditional and Modern Practices; Nazar Ul Islam Wani; Sophia Rose Arjana; 2017

نویسنده گزارش: محمد یوسفلویی

 

متن زیر ترجمه‌ای است از نقد و بررسی کتاب «زیارت در اسلام: کنش‌های سنتی و مدرن» که توسط دکتر نظرالاسلام وانی (Nazar Ul Islam Wani) دانشیار تحصیلات عالی در جامو و کشمیر نگاشته شده است:

 

زیارت در اسلام عملی است که در آن، مسلمانان خانه و کاشانه خویش را رها می‌کنند و به جایی دیگر سفر می‌کنند، جایی که طبیعت، جغرافیا و موقعیتی است که با آن ناآشنایند. آنها اسباب و اثاثیه خود را بر می‌گیرند و کاشانه‌شان را رها می‌کنند تا از درگذشتگان برکت بگیرند، رویدادهای گذشته و اماکن مربوط به آن را گرامی دارند و به برگزیدگان اَدای احترام کنند.

در کتاب زیارت در اسلا،‌ سوفیا رز آرجانا (Sophia Rose Arjana) می‌نویسد: «برقراری رابطه صمیمی با الله در فضاهای مخصوصی قابل دستیابی است و این موضوعِ مهمِ زیارت اسلامی است». در واقع زندگی‌ای فداکارانه (که وقف خدا شده باشد) در یک چهارچوب مرتبط با «فضا» و «مکان» آشکار می‌شود.

بخش مقدماتی کتاب درباره این صحبت می‌کند که زیارت در اسلام چیزی پیچیده‌تر از آیین سالانه حج است، حجی که در کنار اقرار رسمی به ایمان، نماز، روزه و زکات یکی از بایسته‌های اسلام است. برای مثال، در مقایسه با حج، زائران بیشتری در اربعین به سمت شهر کربلا در عراق هجوم می‌برند اما این مراسم زیارتی توجهات آکادمیک کمتری را جلب کرده است. نویسنده فضای تحلیلی خود در باب زیارت را توسعه داده تابه جاهایی مثل قونیه، سمرقند و بوسنی نیز توجه کند؛ مقاصدی که مسلمانان برای زیارت اماکن مقدسه بسیار، قبور، بارگاه‌ها، مجتمع‌ها، مساجد، حرم‌ها، قله‌ها، رودخانه‌ها و باغ‌ها به آنجا سفر می‌کنند تا از افراد مقدسِ مدفون‌شده در آنجا برکت جویند.

 او در خلال صحبت درباره تنوع سنت‌های اسلامی در باب زیارت، درباره پرسش‌های روش‌شناسانه و نظری عام‌تری بحث می‌کند، پرسش‌هایی نظیر اینکه «ما چگونه دین را تعریف می‌کنیم».

آرجانا می‌نویسد در زیارت –به‌عنوان امری که فضا و موقعیتی خاص پدید می‌آورد- مسلمانان از محدودیت‌های فرقه‌ای خود فراتر می‌روند، در آیین‌های غیرمسلمانان مشارکت می‌جویند و با سنت‌ها، زبان‌ها و جوامع بی‌شماری روبرو می‌شوند که دسته‌های مذهبی شیعه، سنی و صوفی را در یکدیگر ادغام می‌کند و حتی سنتی تلفیقی پدید می‌آورد.

این رویکردِ نویسنده در مقابل تحقیقات ساده‌انگارانه درباره زیارت در اسلام که تنها به داستان حج اکتفا می‌کنند قرار می‌گیرد. درعوض، آرجانا مفهوم «حج‌های جایگزین» (Replacement Hajjs) را از خاورشناس آلمانی، آنه‌ماری شیمل (Annemarie Schimmel) وام می‌گیرد تا استدلال کند زیارت نه یک عمل فرقه‌ای است و نه امری متضاد با حج.

 

محتوای فصل‌ها

در فصل اول، آرجانا زیارت در اسلام را در دسته امور گشوده (open)، نمایشی (demonstrative) و تعاملی (communicative) قرار می‌دهد. در این فصل، ذات بسیط زیارت از طریق مستندسازی فضاها، اماکن زیارتی، نقاط جغرافیایی و تصورات و خیالپردازی‌های مربوط به زیارت توضیح داده می‌شود و به کمک طراحی‌های معماری و سازه‌های مربوط به زیارت مانند آن چیزهایی که به نام قبّه، مزار، قبر، ضریح، مشهد و مقام نامگذاری شده‌اند، به تصویر کشیده می‌شود.

در فصل دوم، نویسنده درباره مکان‌های زیارتی صحبت می‌کند، مکان‌هایی چون اورشلیم جدید (Nascent Jerusalem) مکه و مدینه. تنها در اورشلیم موارد فراوانی از مکان‌های مربوط به یادبودِ مردگان و درگذشتگان وجود دارد. به نظر نگارنده کتاب،‌ بخش اعظمی از زیارت اسلامی را زیارت مکان‌های مربوط به مردگان و درگذشتگان تشکیل می‌دهد.

فصل سوم به توضیح آیین‌ها، باورها و معجزات مربوط به قبورِ درگذشتگان اختصاص دارد و شامل مواردی مانند زیارت کربلا، زیارت علوی، زیارت حضرت خضر و… می‌شود که مرزهای وابستگی فرقه‌ای را کمرنگ می‌کنند. مشخصة چنین زیارت اسلامی‌ای شمول همه افراد و زندگی در کنار یکدیگر است.

نویسنده در فصل چهارم درگیر موضوع رؤیاها، معجزات، وقایع شگفت‌انگیز، روایت‌های عامیانه و تجربه‌هایی از روشن‌بینی و برکت‌یافتن می‌شود که معمولاً به یک فرد مقدس یا ولی (به معنای دوست خداوند) پیوند یافته است. این موضوع باعث می‌شود زیارت پدیده‌ای سیال، پویا و ذواَبعاد باشد. مثلاً همانطورکه در زیارتِ اندونزیایی نشان داده شده است، در آنجا سنت‌ها با اسلام مرتبط است اما همچنان شامل عناصر هندوئیسم، بودیسم و آنیمیسم است. این فصل مکان‌های بی‌شماری را ذکر می‌کند که فضایی سیال فراهم آورده‌آند که در آن‌ها ابراز هویت‌های متعدد و اجرای آیین‌های متمایز و نیز زندگی جوامع مذهبی مختلف در کنار یکدیگر در قالب دیدگاه «زیارت مشترک» (Shared Pilgrimage)، امکان‌پذیر شده است.

آخرین فصل یعنی فصل پنجم نشان می‌دهد که اقتصاد و فناوری چگونه زیارت را منحرف می‌کنند. آرجانا در این فصل درباره کالایی‌شدن شخصیت‌ها، سنت‌ها و مکان‌های مذهبی و تولید انبوه سوغات زیارتیِ فراملّی به‌منظور تغییر طبیعت زیارت اسلامی در دنیای جدید از طریق سرمایه‌داری، تحرک و فناوری بحث می‌کند. تغییرات بزرگی که توسعه فناوری پدید آورده است حتی از کثرت نمایش و ابراز حج توسط حجاج از طریق تصاویر، ‌بلاگ‌ها و... نیز هویدا است.

نمایش نمادینِ درگذشتگان از طریق سوغاتی مفهوم زیارت را پیچیده‌تر هم می‌کند. در ادامه، نویسنده نشان می‌دهد که در عصر حاضر، بخشی از زیارت اسلامی را زیارت مجازی یا زیارت سایبری تشکیل می‌دهد واین موضوع دیدگاهی را تقویت می‌کند که مدعی است زیارت خودْ یک طیف وسیع است از «سنن و آئین‌های پویا، فعال و همیشگی و نیز فعالیت‌هایی که شامل ادیان مادی و فضاسازی‌های تصوری و خیال‌پردازانه است».

آرجانا نتیجه می‌گیرد که تحلیل متون دینی به‌تنهایی نمی‌تواند تصویری رضایت‌بخش از زیارت در اسلام ارائه دهد، در عوض باید به متون در کنار آیین‌ها، افراد، اهداف، روابط، موقعیت‌های جغرافیایی، شخصیت‌ها و احساسات توجه کرد.

این کتاب درباره این موضوع هیچ موضعی نمی‌گیرد که آیا آنچنان که بعضی از مسلمانان سخت‌گیر و بنیادگرا (Orthodox) معتقدند، زیارت یک بدعت است یا نه، بلکه نویسنده موضع شهاب احمد (Shahab Ahmad) را درباره اینکه چگونه جنبه‌هایی از فرهنگ مسلمانان و تاریخ آنان به عنوان امری کاذب و بیرون از اسلام تصور می‌شود می‌پذیرد و معتقد است «اگرچه هر آنچه مسلمانان انجام می‌دهند اسلام نیست، اما هر آنچه مسلمانان به شکل معناداری بروز می‌دهند حتماً به نحوی برخاسته از اسلام است».