سخنرانی آقای محسن حسام مظاهری در مجموعه سخنرانی های علمی
05 مهر 1402
سخنرانی  آقای محسن حسام مظاهری  در مجموعه سخنرانی های علمی

جناب آقای محسن حسام مظاهری (پژوهشگر مطالعات اجتماعی تشیع) در چهارمین مجموعه از سلسله سخنرانی های علمی همایش بین‌المللی الهیات زیارت با عنوان  «زیارت در سفرنامه ها» به ارائه سخنرانی پرداختند. سخنرانی ایشان با عنوان  «بیگانگان در حرم؛ تجارب حضور سیاحان اروپایی در اماکن زیارتی شیعیان ایران» در تاریخ 4 مهر 1402 به صورت برخط برگزار گردید. در ادامه فایل ارائه، فیلم وگزارش مکتوب این سخنرانی تقدیم علاقه مندان می گردد.

 

فایل ارائه

مشاهده فیلم سخنرانی

 

تکیه اصلی بحث در بخش تاریخی سفر سیاحانی است که به ایران سفر کردند و به اماکن زیارتی رفتند. حرم مهم‌ترین و پرکاربردترین واژه و اسم عامی است که در فرهنگ اسلامی برای مکان‌های مقدس به کار می‌رود. به لحاظ واژه شناسی، چند معنا برای حرم ذکر شده است: محیط پیرامونی و گرداگرد خانه، اهل و عیال یک مرد، کعبه و محیط پیرامونی آن، اماکن مقدس. این واژه و مشتقات آن مانند حریم، حرمت، محرم، حرام همگی با نوعی ممنوعیت و محدودسازی همراه است. ورود به حرم برای گروه باورمندان و افراد محرم، آزاد و برای بیگانگان حرام است. این یک منطق عمومی و فراگیر برای گروه‌های دینی است که در اسلام هم این اصل وجود داشته است. در فرهنگ اسلامی، مهم‌ترین مصداق حرم بیت‌الله‌الحرام یا مسجدالحرام است که همه نمی‌توانند به آن وارد شوند و آدابی دارد. صفت امن نیز برای این محدوده در قرآن ذکر شده است.

بر اساس آیه 28 سوره توبه مشرکان نجس هستند و نمی توانند به مسجد الحرام نزدیک شوند. این برای مرزگذاری و استقلال هویتی است. با گذشت زمان محدوده حرم توسعه پیدا می‌کند و حرم پیامبر را هم شامل می‌شود و بعد از آن به همه مساجد و مقابر امامان و امامزادگان تسری پیدا می‌کند. شیخ طوسی و علامه حلی و علامه مجلسی و بسیاری از فقهای بزرگ شیعه چنین فتوایی دارند و قائل به ممنوعیت غیرمسلمانان به حرم به معنای موسع خود هستند.

این حکم فقهی به تدریج یک عرف اجتماعی را تولید کرد. در فرهنگ اسلامی این ممنوعیت سه ضلع دارد. یک ضلع فقهی که روحانیون حافظ آن هستند. در ضلع دوم  قانون و دولت و در ضلع سوم جامعه است که خود مردم از این قانون حمایت می‌کنند.

پس از ذکر این مقدمات قصد دارم به بررسی گزارش های سیاحان اروپایی درباره حرم و زیارتگاه ها بپردازم. اولین گزارش موجود در سفرنامه کلاویخو فرستاده دولت اسپانیا به دربار تیمور است که در سال 1404 میلادی به مشهد سفر می‌کند و از مقبره امام رضا(ع) دیدن می‌کند. این گزارش نشان می‌دهد که این محل مقدس بوده و افرادی که به آنجا می‌رفتند، تبرک می‌شدند و دیگران به آنها تبرک می‌جستند. کلاویخو تا کنار مقبره امام رضا می‌رود، این نشان می‌دهد تا آن زمان قاعده حرمت بیگانگان حرم رضوی اجرا نمی‌شده است. نکته جالب‌تر اینکه کلاویخو اشاره می‌کند دیگران وقتی باخبر شدند که او به حرم رضوی رفته است، گوشه عبای او را می‌بوسیدند و تبرک می‌جستند.

اما از دوره صفوی قانون حرمت مشاهده مشرفه اجرایی می‌شود. به ویژه از دوره شاه‌عباس اول به بعد این سیاست مذهبی را در رقابت با دولت عثمانی برای تقویت اماکن زیارتی و به ویژه حرم امام رضا و حضرت معصومه در پیش می‌گیرد. البته گزارش‌های دوره صفویه ضد و نقیض است.

سفرنامه‌نویس مشهور دوره صفویه تاورنیه، در سال 1638 این امکان را پیدا می‌کند که به حرم حضرت معصومه وارد شود اما اشاره می‌کند که مسیحیان به راحتی نمی‌توانند به این مکان‌ها وارد شوند، اما او با لباس بومی تردد می‌کرده و توانسته جلب توجه نکند و به راحتی وارد حرم شود.

گزارش بعدی گزارش شاردن است که در سال 1673 گزارش جامع و کاملی در مورد حرم حضرت معصومه ارائه داده است که از جالب توجه‌ترین گزارش‌ها در این زمینه است. با توجه به قانون ممنوعیت چه بسا او  از امتیاز دربار استفاده کرده باشد.

گزارش کمپفر ده سال بعد از شاردن در سال 1684 است، او عموم مقابر و مقبره‌های شیعی را توصیف می‌کند. قابل استنباط است که او حرم امام رضا و حرم حضرت معصومه را دیده است.

کارری مربوط به اواخر دوره صفویه است، در سال 1694 از حرم حضرت معصومه دیدن می‌کند. بازدید کامل صحن‌ها را دارد. محوطه پیرامونی مزار را توصیف می‌کند. اشاره می‌کند که سخن تاورنیه درباره عدم امکان ورود به حرم نمی‌تواند دقیق باشد، چون امکان این تجربه برای او وجود داشته است. 

دیگرانی هم هستند که این امکان برای آنها فراهم نمی‌شود. از جمله دوبروین که در سال 1704 می‌خواهد از مسجد شیخ لطف‌الله دیدن کند اما این امکان برای او وجود ندارد و ناگزیر کسی را اجیر می‌کند تا برود ابعاد گنبد مسجد را برای او ثبت کند.

این ابهامی که در مورد دوره صفویه وجود دارد، در مورد دوره قاجار نیست. در این دوره بر پایه گزارش متعدد سیاحان، قانون ممنوعیت به شدت اعمال می‌شد. احتمالا مرتبط است به صورت‌بندی تشیع دوره قاجار که با دوره صفوی متفاوت بود.

گزارش‌های بسیاری از این دوره داریم که سیاحان و... امکان ورود به اماکن مذهبی را پیدا نکردند. از سیاحانی که موفق نشدند جیمز موریه است که در سال 1810 نمی‌تواند وارد حرم حضرت معصومه شود. فریزر در سال 1822 نمی‌تواند وارد حرم رضوی شود. ستوان بارنز در سال 1834 تا آستانه حرم پیش می‌رود و نمی‌تواند وارد حرم رضوی شود. فلاندن در سال 1840، خانیکوف در سال 1858 اجازه ورود به حرم رضوی را پیدا نمی‌کند. بروگش نیز در سال 1860 و همچنین سرنا در سال 1877 نیز نمی توانند به حرم حضرت معصومه وارد شود. همچنین مک گِرگُر در سال 1874، ادموند اودونوان و باست در 1880 هم از ورود به حرم رضوی منع می شوند. باست آورده است که نقاشی را اجیر می‌کند تا از قسمت‌های مختلف نقاشی کند و برای او بیاورد. طبق گزارش او اتباع بیگانه با اینکه اجازه ورود به حرم را ندارند اما برای بست‌نشینی می‌توانند به حرم بروند.

دیولافوا در سال 1881 تلاش می‌کند که وارد مسجد جامع قزوین بشود اما روحانیون با او مخالفت می‌کنند. او همچنین به حرم حضرت معصومه و حرم امام حسین هم نمی‌تواند وارد شود. استوارت هم در سال 1881 اجازه ورود به مسجد شاه اصفهان را پیدا نمی‌کند. هدین در سال 1886 امکان ورود به حرم حضرت معصومه را پیدا نمی‌کند. ادوارد براوون در سال 1887 حتی به همراه دوستی مسلمان نیز نمی‌تواند وارد حرم عبدالعظیم حسنی بشود. جرج کرزُن در سال 1887 فقط می‌تواند از خانه مجاور حرم دیدن کند. آرنولد لندُور در سال 1900 امکان ورود به حرم عبدالعظیم حسنی و حرم حضرت معصومه را پیدا نمی‌کند. کلود آنه در سال 1900 نمی‌تواند به مسجد شاه اصفهان وارد شود. اوژن اوبن در سال 1907 امکان ورود به حرم حضرت معصومه، حرم امام حسین، حرم امام علی، حرم کاظمین و حرم عسکریین را پیدا نمی‌کند. دالمانی نیز در سال 1907 نمی‌تواند به حرم رضوی، حرم حضرت معصومه و خواجه ربیع وارد شود.  

طبق این گزارش ها، سیاحان فقط توانسته اند وارد آستان و صحن شوند، اما ورود به حرم بسیار نادر رخ داده است. مثلا فریزر در سال 1833 وارد حرم رضوی شد. کانولی در سال 1830 وارد حرم رضوی شد. دو سرسی در سال 1840 از حرم حضرت معصومه دیدن کرد. فلاندن در سال 1840 از حرم شاهزاده حسین قزوین و حرم حضرت معصومه و مسجد جامع عباسی اصفهان پنهانی دیدار کرد. ایستویک در سال 1862 از حرم رضوی دیدار کرد. دیولافوا در سال 1881 با اجازه متولی وارد حرم شاهزاده حسین قزوین، مسجد جامع عباسی اصفهان و امامزاده جعفر اصفهان شد و هدین در سال 1886 در مراحل ساخت از مسجد سپهسالار دیدن کرد.

در این میان دسته‌ای هم بودند که نه با اجازه حکومت یا فقها بلکه با هویت بدلی توانستند از اماکن مقدس دیدار کنند. کرزن ادعا می‌کند که فریزر به دروغ شهادتین را می‌گوید و در سال 1822 از حرم رضوی دیدار می‌کند. وامبری در سال 1862 در هیئت یک درویش از حرم عبدالعظیم حسنی، حرم رضوی و حرم حضرت معصومه دیدار کرد. کلنل استوارت در سال 1880 وارد حرم حضرت معصومه می شود.

نکته جالب توجه این است که این ممنوعیت در دوره پهلوی اول هم ادامه دارد. ایموری در سال 1927 اجازه بازدید از مسجد جامع عباسی اصفهان را دریافت نمی‌کند. نوردن قبل از 1928 اجازه دیدار از مسجد جامع عباسی اصفهان را دریافت نمی‌کند. کازاما فرستاده دولت ژاپن در سال 1929 نمی‌تواند از حرم حضرت معصومه دیدار کند ولی وارد حیاط مسجد جامع عباسی اصفهان شد. ریچاردز در سال 1930 نمی‌تواند از حرم رضوی دیدار کند. هاکس در سال 1934 اجازه بازدید از حرم حضرت معصومه را دریافت نمی‌کند.  

از اواخر دوره پهلوی اول این ممنوعیت برای ورود به مساجد بزرگ لغو می‌شود. در دوره پهلوی دو این ممنوعیت بسیار ضعیف تر می شود. ملکه الیزابت در 14 اسفند 1339 به اصفهان سفر می‌کند و به همراه محمدرضا پهلوی و فرح از مسجد شیخ لطف الله دیدن می‌کند. نمونه دوم تصویربرداری فیلم «داستان‌های عشقی هزار و یک شب» اثر پازولینی در سال 1352 است که در مسجد شیخ لطف‌الله انجام می‌شود.

در دو دهه اول بعد از انقلاب هم هم این ممنوعیت مجموعا ادامه پیدا می‌کند. با این حال با گذر زمان تغییراتی نیز رخ داده است. نمونه جالب سفر هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا در 15 شهریور 1388 است که به همراه محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور وقت به حرم رضوی وارد می‌شود. در آن سال این اتفاق اعتراضاتی را در برخی محافل مذهبی به دنبال داشت. با این وجود، در یک دهه اخیر به موازات تغییرات فرهنگی از حساسیت‌ها کاسته شده است و امروزه درب مساجد بزرگ به روی گردشگران باز است.

اکنون آن سه ضلع مثلث فقهی، دولتی و مردمی که در ابتدا اشاره کردم، هر سه تغییر پیدا کرده‌اند و حتی به نوعی از ورود غیر مسلمان به حرم استقبال هم می شود. در پروتکل ملاقات‌های رسمی بازدید از اماکن مقدس گنجانده شده است و رقابت بر سر جذب توریست‌های خارجی نیز وجود دارد و این فقط منحصر به ایران نیست و شاهد چند چرخش مفهومی مهم هستیم: تبدیل حرم به میراث فرهنگی، تبدیل زائر به گردشگر مذهبی و تبدیل زیارت به گردشگری مذهبی.

پرسش و پاسخ:

*دلیل این چرخش فقهی چیست؟

صورت‌بندی تشیع در زمانه ما شکل جدیدی پیدا کرده است. شتاب تغییرات جامعه جهانی و کشور ما این صورت‌بندی را سرعت بخشیده است. بخشی را در ذیل اراده توسعه‌طلب می‌بینم. این سیاست جدید است. جنس استدلال‌های فقهای گذشته با پژوهشگران امروزی متفاوت است. تشیع در قدرت و برخوردار است و میل به توسعه دارد.

*تغییر مفهومی حرم، زائر و زیارت در چارچوب نظر شما با خوانش سیاسی تفسیر شده است. آیا نمی‌شود این تغییر را در قالب فرهنگی تفسیر کرد نه سیاسی؟

سویه‌های سیاسی یکی از عواملی است که به عنوان بستر نام بردیم. با صورت‌بندی و ساماندهی جدید مواجه هستیم که این دو در مقابل یکدیگر نیستند. یکی از تمایلاتی که در گزارش سیاحان مشخص است این است که پوشش آنها متفاوت بوده و این عامل به عنوان مانعی محسوب می شده است، اما امروزه به این مانع نیز تا حد زیادی مرتفع شده است. امروزه با پدیده تبدیل شریعت و احکام دینی به سبک زندگی دینی مواجه هستیم. در دینداری جدید فعالیت های جمعی بسیار پررنگ شده است. سبک زندگی دینی متناسب با زندگی امروزی در حال تغییر و ساخته شدن است. این طبیعی است، چون برای نسل جوان زیبایی و لذت و... مهم است. در زیارت هم این ادامه پیدا می‌کند. نسل جوان دیندار در حوزه زیارت هم تغییر ایجاد کرده است. زیارت یک رفتار و کنش مذهبی است اما در کنار آن سیاحت هم آمده است. در سبک زندگی دینی همه اینها تعریف شده است و با هم منافاتی ندارند. سلیقه و خواست زائر فرق کرده است. نمود آن را در بافت شهرهای زیارتی می‌بینیم. شهرهای زیارتی دیگر صرفا زیارتی نیستند و جنبه سیاحتی نیز پیدا کرده اند. بستری که این تحقیقات را امکانپذیر کرده است، همراهی بدنه اجتماعی و تغییرات فرهنگی است. در واقع عوامل فرهنگی، فقهی و سیاسی از  آبشخورهای متفاوت به نتیجه واحد رسیده‌اند و شکل جدیدی از دینداری را به وجود آورده اند.

 

تهیه کننده: آناهید خزیر