سخنرانی دکتر ایرج داداشی در مجموعه سخنرانی های علمی
جناب آقای دکتر ایرج داداشی (عضو هیئت علمی دانشگاه هنر) در اولین مجموعه از سلسله سخنرانی های علمی همایش بینالمللی الهیات زیارت با عنوان «الهیات زیارت و هنر» به ارائه سخنرانی پرداختند. سخنرانی ایشان با عنوان «الهیات زیارت و هنرهای سنتی» در تاریخ 18 تیرماه 1402 به صورت برخط برگزار گردید. در ادامه فایل تصویری و گزارش مکتوب این سخنرانی تقدیم علاقه مندان می گردد.
دکتر ایرج داداشی در ابتدای بحث به معنا شناسی واژه هنر پرداختند. از منظر ایشان کلمه هنر قبل از دوره پهلوی اول برای بیان ویژگی های شخصیتی افراد به کار برده میشده است. در کتیبههای باقی مانده از زمان هخامنشی لغت اُنَر به کار برده شده که نویسندگان اسلامی از این کلمه برای همان کاربرد اصلی خود که بیان علو و شان والای انسانی است بهره گرفته اند. لفظ هنر در واقع به عنوا نعت برای کلمه انسان به کار برده می شده که بعد از دوره پهلوی به پیشنهاد فرهنگستان ادب فارسی به عنوان جایگزین کلمه – Art – در متون ترجمهای ما از آن استفاده می شود. پیش از دوره پهلوی به جای واژه هنر از کلمه صناعت استفاده میشد.
در ادامه دکتر داداشی به سراغ مفهوم صناعت رفتند. صناعت در واقع عملی انسانی است و در لغت به آن پیشه گفته میشود و در برابر عمل پرودگار از آن یاد میگردد. افرادی که به صنعت و ساخت مصنوعات مشغول اند ناگزیر به شناخت و تحصیل علوم مرتبط با آن صناعت هستند که نتیجه این کسب معرفت موجب تعالی و کمال انسان میگردد. کمال حاصله در صناعت موجب می شده که قدما از کلمه هنر (به معنای اولیه خود) برای این دسته از افراد به عنوان یک صفت استفاده کنند. از این رو به صاحبان صناعت نقاشی، شعر و... به جهت کمال و علو ای که به آن دست یافته بودند هنرمند گفته میشد.
در ادامه نشست دکتر داداشی بیان کردند که در ایران باستان برای علم دو ساحت متفاوت در نظر گرفته میشده که یکی از آنها ساحت علومی است که با تعلیم و تعلم کسب می شود و دیگری علومی است که با کشف و شهود به دست میآید و علوم آسمانی هستند. این برداشت در سایر تمدنها مانند ملل هند و روم نیز مسبوق به سابقه است. در کتاب أنیس الناس که استاد ایرج افشار نیز به تصحیح این کتاب قرن نهمی پرداختهاند اشاره شده که هنر عبارت است از : (( استعمال خرد در هرچه که باشد)). جناب میرفندرسکی نیز از این تعاریف در بیان صناعت و هنر استفاده میکنند که ایشان وجود فکر صحیح را در صناعت ضروری می دانند.
در ادامه بحث از رابطه هنر و خرد ایشان بیان داشتند که در کتاب کلیله و دمنه نیز از عقل به عنوان یک ودیعه الهی برای فهم حقایق یاد میشود و آمده است که خرد یا عقل دو گونه است: اول، خرد غریزی که خداوند به همه ارزانی داشته است و بدون تعلم حاصل است و دیگری خرد مکتسب است که انسان با تعلیم و تعلم حاصل میشود و در ادامه بیان میکند که هر کسب نائل به فیض هنر شد سعادتمند خواهد بود که در اینجا نیز مقصود از هنر همان استفاده از خرد در خلق مصنوعات میباشد. ازاینرو میتوان گفت آثار و تراث صناعی ما بر این فلسفه استوار بوده است.
هنر زمانی پدیدار می شود که خرد بر وجود انسان حاکم شود و وقتی انسان بر مبنای خرد عمل کرد از سایر موجودات متمایز میگردد. به تعبیر نویسنده تحفه الإخوان فی خصائص الفتیان که یک فتوتنامه جامع است اشاره شده است که گام نخست برای کسب هنر و هنرمند شدن خردورزی و عمل کردن بر مبنای خرد است که از آن با نام مروت یاد میشود و مرحله بالاتر از مروت که با ممارست و تداوم در کسب کمالات حاصل میشود مرحله فتوت است. همچنین نویسنده کتاب، کمال غایی در خردورزی را مرحله ولایت میداند که نفس انسان از مطامع دنیوی زدوده میشود. در واقع هنرمند کسی است که این مراحل طی کرده باشد.
خواجه نصیر طوسی نیز در اخلاق ناصری در بحث نسبت میان حکمت نظری و عملی، بیان میدارند حکمت نظری مانند صورت است و حکمت عملی مانند ماده و این دو بدون هم ثبات و ثبوت ندارند. ازاین رو به کار داشتن خرد موجب وصال به کمال انسانی است. که غایت حکمت نظری و عملی، سعادتمند شدن و کامل شدن انسان است. ایشان در همین کتاب، حکمت عملی را به دو شاخه تقسیم می کنند: اگر حکمت عملی برای اصلاح درون باشد اخلاق است و اگر حکمت عملی برای اصلاح و رساندن غیر به کمال باشد به شرطی که این اصلاح موجب به کمال رسیدن اشیاء باشد از آن به عنوان صناعت یاد میشود و صناعت یعنی انسان با استفاده از حکمت نظری بتواند اشیاء را به کمال برساند.
انسانی که از درون به کمال برسد به اخلاق آراسته میگردد زیرا تابع خرد خود عمل می کند و این خرد بر همه کنشهای او حاکم است. در واقع اخلاق یکی از شاخه های حکمت عملی است که هم ردیف با صناعت و هنر خواهد بود که در آثار ارسطو و شارحان آن نیز به این امر اشاره شده است.
در ادامه دکتر داداشی به توضیح اصطلاح هنر سنتی پرداختند. منظور از هنر سنتی، هنری است که از اصول سنت بهره میگیرد و در چهاچوب سنت شکل میگیرد. به عنوان نمونه در جهان سنتیِ هندوها -زمانی که هنوز سنتگرا بودند و اسیر استعمار انگلستان نشده بودند- مشاهده میشود که در آن، افراد جامعه بر اساس طبایع انسانی تقسیم به گروههای مختلفی میشدند. این تفکر تا زمان ارسطو نیز قابل ردیابی است، زیرا ارسطو بیان میدارد که صناعت از طبیعت تبعیت میکند ازاینرو میتوان گفت طبایع انسانی عامل تقسیم بندی و اشتغال افراد جامعه به صناعات مختلف بوده است.
در هندوئیسم، سه مسیر برای کمال وجود دارد. مسیر خرد که انسان از این طریق به کمال انسانی میرسد و مسیر دوم مسیر عشق و محبت است که موجب وصال به کمال است و طریق سوم مسیر عقل است که انسان به وسیله عقل میتواند به کمال خود برسد. لذا پیشهها و هنرها یک مسیری است برای رسیدن به کمال که در سنت هندو مورد توجه قرار گرفته است. مانند این امر در آیات مبارکه سوره شعرا بیان شده است که قرآن کریم نیز سه ویژگی شعرای سعادتمند را ایمان، عمل صالح و ذکر کثیر الهی میداند که با توجه به تفاسیر عرفانی باقی مانده از عرفا میتوان گفت سه گانه هندوها در کسب کمال اینجا نیز به نوعی تکرار شده است.
دکتر داداشی در بخش بعدی سخنانشان به نمونه ای از جلوه گری هنر سنتی در خانه کعبه به عنوان مهم ترین مرکز زیارتی مسلمانان اشاره کردند. از نظر قاضی سعید قمی در شرح کتاب توحید صدوق به نام شرح الهیات، کعبه زمینی نوعی تطابق و محاذات با یک کعبه آسمانی دارد.
خانه کعبه یک بنای ساده نیست و به غیر از مکعب بودن ساختمان، دارای یک کسوه است که توسط هنرمندان سنتی طراحی و تولید شده تا کعبه آنرا بر تن کند. با وجود نابودی بسیاری از مظاهر سنتی در عربستان و تغییراتی که در این کشور رخ داده، همچنان سعی شده ارزشهای سنتی در حرمین شریفین حفظ گردد و تغییرات مبتنی بر این ارزشها صورت گیرد.
در مورد بناهای زیارتی موجود در ایران باید گفت ساختمان و اشیاء موجود در این ابنیه همگی ساخته دست هنرمندان سنتی است. به عنوان نمونه هنر ضریح سازی یکی از هنرهای سنتی ایران است. وجود کتبیه های متعدد که غالبا توسط خوشنویسان به اماکن زیارتی هدیه شده است نشانگر اهمیت هنرهای سنتی و رابطه آن با عمل زیارت میباشد.
دکتر داداشی سپس به بررسی نسبت هنر سنتی و هنر مقدس پرداختند. اساسا هنر سنتی ریشه در هنر مقدس دارد و هنر مقدس، هنری است که صورتها و جلوههای خود را از ارزش های مقدس دریافت کرده است. به عنوان مثال در منابع یهودی صراحتا ذکر شده است که برخی از مردان قوم یهود برگزیده شدهاند و در آنان حکمت به ودیعه قرار داده شده است تا بتوانند خلق آثار هنری کنند و نخستین معبد مقدس یهودیت را بر اساس این الهامات بنا کنند. در ماجرای کشتی نوح نیز قرآن کریم بیان میدارد که خداوند متعال چگونگی ساخت کشتی را به حضرت نوح آموخته است که مشابه این مسئله در ماجرای زره سازی حضرت داوود مشاهده میشود.
هنر مقدس همواره مبدا هنر سنتی بوده است. خصوصا در شبه جزیره عربستان پیش از اسلام هنر معماری جایگاهی نداشت اما پس از اسلام این هنر به کمال خود رسید و به نظر میرسد بنا شدن خانه کعبه و شیوه ساخت آن به حضرت ابراهیم وحی شده است زیرا فرهنگ عمومی دوران حضرت ابراهیم مبتنی بر کوچ نشینی بوده است. ازاینرو میتوان سرآغاز ساخت ابنیه در شبه جزیره عربستان را در همین دوره دانست. ساختن در این دوره همراه با دعا کردن است. در قرآن کریم به این امر اشاره شده است و در سنت فتوت نیز مشاهده می شود که ساختن ابنیه مقارن با قرائت ادعیه است.
پایان بخش جلسه قسمت پرسش و پاسخ بود و مهمترین نکاتی که در این بخش پرسش و پاسخ به آن اشاره شد ازاین قراراند :
- بحث حضور از بحث های مهم در هنرهای سنتی است. میتوان گفت که دامنه اثرگذاری مصنوعات بشری که به واسطه محبت به خالق هستی و با استفاده از هنر و ارزشهای مقدس تولید شده است بسیار گسترده تر از مصنوعاتی است که بدون معیارهای بالا خلق شده است.
- هنر میتواند به تنهایی برای انتقال مبانی نظری و شناختی دینی مورد استفاده قرار گیرد. در واقع یکی از موثرترین راههای انتقال مفاهیم و ارزشهای دینی هنر است. ازاینرو میتوان گفت سنت متبلور شده در غالب اثر هنری میتواند پاسخگوی سوال اسلام چیست باشد. هنر یکی از ارکانی است که هر تمدن و سنت متکاملی دربرگیرنده آن است. در واقع هنرمند به حقایق و معارف دینی جنبه صوری و مادی میبخشد. به بیان بهتر اثر هنری، همان آشکارگی حقیقت است.
تهیه کننده: محمد پاینده