دکتر اشرفی موضوع سخنرانی خود را معرفی زیارتگاههای زنانه در ادیان معرفی کردند. از نظر ایشان مراد از زیارتگاههای زنانه در ادیان مختلف، متفاوت است و کلمه زیارتگاه در اسلام، مسیحیت و یهود دارای مصادیق مشخصی است، ازاینرو جنس زیارتگاههای شیعی با زیارتگاههای مسیحیان متفاوت میباشد.
در اسلام زیارتگاهها ناظر به شخص و قداست اشخاص بنا شده در حالی که زیارتگاه از منظر مسیحیان یادمانها و مَشاهد میباشند. از طرفی در مکتب یهود، زیارتگاهها ناظر به تقویت هویت قومی احداث میشوند، به عنوان مثال مزار ملکه استر – Esther – که ملکه خشایارشاه بوده است به علت جایگاه مذهبی مورد توجه یهودیان نیست زیرا اصلا استر، قدیس یهودی نیست بلکه به واسطه خدماتی که به یهودیت داشته محترم شده است. در مکتب زرتشت نیز شاهزادگان و قدیسان زرتشتی که موجب تقویت این مکتب شدهاند مورد توجه هستند مانند؛ زیارتگاه چَکچَک – چَک چَکو یا پیرسبز– که در یزد واقع شده است.
سپس ایشان ادامه دادند که زیارتگاههای اصلی زنان در ایران عمدتا سه نقطه محوری میباشد که محور مرکزی بحث ما را شکل میدهد. از نظر ایشان زیارتگاههای زنان در ایران را به دو دسته کلی میتوان تقسیم نمود؛
در وهله اول زیارتگاههای زنانهای که مزور آن زنان هستند اما عمل زیارت مختص زنان نیست مانند مزار حضرت معصومه (س) در قم و سپس زیارتگاههای زنانهای که مزور آن زنان هستند و عمل زیارت نیز مختص زنان است. مانند بیبی شهربانو که ورود آقایان به این امکان ممنوع است.
از نظر دکتر اشرفی دسته دوم زیارتگاهها که مردان اجازه ورود به آن را نداشتهاند ممکن است ناشی از تلاشهای زنانه برای هویتسازی و بزرگداشت مقام زنان در آن عصر بهوجود آمده باشد، هر چند دلایل محکمی در این مسئله نمیتوان ارائه داد زیرا گزارههای تاریخی دقیقی در مورد این دسته از زیارتگاهها به ما نرسیده است.
دکتر اشرفی در انتها هدف خود را از سخنرانی ایراد شده ترسیم مختصری از زیارت زنانه در ادیان دانستند و بیان کردند که آداب زیارت در این زیارتگاهها بعضا فردی و در برخی موارد محدود به صورت جمعی است. آداب فردی، آدابهای عمومی هستند که معمولا غسل زیارت در زمره آن آداب است و آداب جمعی عمدتا به صورت قرائت ادعیه به صورت جمعی بوده که از روی زیارتنامهها قرائت میشود. این زیارتنامهها عمدتا عمومی هستند و در برخی موارد زیارتنامهها مخصوص خود شخص هستند که بر ویژگیهای شخص تاکید دارند مانند زیارتنامه بیبیشهربانو، هر چند سند معتبری در اینباره یافت نشده است. از طرف دیگر بعضا این زیارتنامهها مانند زیارتنامه بیبیدخترون دارای غلطهای اعرابی و املائی میباشند که ضعف سندی آنرا تقویت میکند.